پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دلم یک کافه دنج می خواهد.توباشی ومن.من باشم وتو .خیره شوم درچشمانت ،غرق شوم درنگاهت.فارغ شوم ازهرچه هست ونیست....
در دل دریای اشکم ای گهر نابغرق شدم تا تو را از آب گرفتم......
نه پرِ پرواز داشتمنه دلم دریا بود؛در هوایت غرق شدم .......
بیا با منیکشنبه ها راغرق در یک عالمه دوشنبهسه شنبه کنیم...
تا غرق شدم،غرق به رویای محالتدل گفت:چرا؟؟وای به من ،وای به حالت!...
غرق یک لحظه نگاه تو شدمدر دل دریایی ات من گم شدم...
چنان غرق مرکب کرده ای چشم سیاهت را...دل هر خوشنویسی، مشق نستعلیق می خواهد......
در چال گونه های زیبایت غرق میشوم...
بهترین شناگرم که باشییک شب تو رویایٍ یک نفر غرق میشی !...
آدمی که غرق شود قطعا می میردچه در دریاچه در رویا.......
دوست داشتن تو فراتراز شعرهاے من است ڪہ دران غرق گشتہ ام...
نگاهت غرق می کند مرا و من این غرق شدن را دوست دارم...
به هیچکس اعتماد نکنآبی که امروز بهت جون میدهفردا میتونه تو رو غرق کنه......
بگو کسی نجاتم ندهد من غرق تماشای لبخند تو ام.....
آرامش دریا را میخواهمهر که ناراحتم کرددر بی تفاوتی هایم غرقش کنم .....
دل به دل راه نداردکه به عینی دیدمدل من غرق در آشوب ولبش خندان بود...
خنده ی بچه ها در سیل غرق شده است، خانه ها بست نشسته اند پای کوچه در گِل،کوله ی پدر پُر از چه کنم،غم دارد قایق سواری می کند......
تو چشمای کسی غرق شدیم که خودش داشت به سمت یکی دیگه شنا می کرد!...
در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد...
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/بادکابوس های ساحل را می شمرد....
مه/ تا دید/ غرق راه رفتنت شده ام/ ترا/ در خودش /گم کرد....
من چنان غرق شدم در توکه پیدا شدنم ممکن نیست...!!...
مى روم گوشه ى تنهایى خود غرق شومآنچنانى که نباشد اثرى از خبرم...
تو باید بدانیدست هایی که غرق می شوندبرای خداحافظی تکان نمی خورند...
حق هر آدمیه یه رفیق داشته باشهوقتی داره میره تو خودش غرق میشه بزنه پس کلش بگه چه مرگته...
پدر دستم بگیرکه بی تو غرق در اندوهم...
تو را دوست دارمو قلبم باتلاقی ستکه هرچه را دوست می داردغرق می کند...
بگو چه کنم با این همه پناهنده که در من غرق شده اند؟...
باز بادموهای تو را آشفته کردو من غرق تماشایخیال انگیز ترین تصویر جهانم...