چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
هزار پنجره ی پُر غبارم وانگار--زمانِ قحطی باران شده ست بعداز تورضا حدادیان...
مباش چشم به راهِ خزان و باور کنتو را شکوفه شکوفه بهار می فهمد رضا حدادیان...
رقص گیسوی تو وعشوه آن چشم تو کشتآن دل عاشق ما را که پر از یاد تو بودحسن سهرابی...
تا دلی آتش نگیرد ، حرف جانسوزی نگوید حال ما خواهی اگر ، در گفته ما جستجو کن...
فلک به مردمِ نادان دهد زمامِ مُرادتو اهلِ فضلی و دانش ،همین گناهت بس!...