
شعر بیگانه
شعر خوب
سرو صحرا، گرچه تنها، بهتر از خس بودن است
-مهدی فصیحی
هر که دولت یافت شست از لوح خاطر نام ما
-صائب تبریزی
قدر گوهرهای باارزش نمی دانست کور
ساز من در گوش سنگین یا کران افتاده است
مهدی فصیحی رامندی
کارم از دست شد و دل ز غمت زار افتاد
فکر دل کن،که مرا دست و دل از کار افتاد
هلالی جغتایی
در دلم غوغاست اما رازداری بهتر است...
حافظ
بر پشت بام خانه با شب می نشینم
چشمم را بر آسمان سیاه می گذارم
- به چه خیره ای؟!
+ به ستاره روشن
سال هاست بر او چشم دوخته ام
اما چیزی نمی گوید
برایش می رقصم
شعر می خوانم
تا سحر اشک می ریزم
فقط گاهی چشمک می...
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
(حافظ)
حمیمم عیب خاموشی مزن بر سروِ رعنایم،
بیابی هم سکوتی هم سکونی در خراب آباد
(مهدی فصیحی رامندی)
تو دیدی زندگی کردنِ یوسف پایِ زاویرا
لذا زاری نکن از تلخِ کامی ناامید اینجا
(مهدی فصیحی رامندی)
سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز /
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست...
هوشنگ ابتهاج
مضطرب حال مگردان
منِ سرگردان را...
حافظ
آیینه رویا
آه از دلت، آه...
(حافظ)
گرم یادآوری یا نه،
من از یادت نمی کاهم،
تو را من چشم در راهم
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود
آسوده بخواهی به تو رب کار دهد /
تکریم دهد آدم و عالم به ابد /
بر خلق نزن پیله و نقصان و گنه /
در قلب نکن کینه و دشنام و حسد /
👤مهدی فصیحی رامندی
منی که نام شراب از کتاب می شستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد
کنون که کاتب دکان می فروش شدم
فضای خلوت میخانه خرقه پوشم کرد
هر که بی هنر افتد نظر به عیب کند...
(حافظ)
سالی ست، سروِ سبزِ سوزنیِ سربلند را تاک ها، پوشاندند و خم کردند
رنگ ها می بینند
علف ها انتظار می کشند
باد ها هو می کشند
حمیم، مستانه
در کنجِ میخانه
می خواند شاخه نباتش را
/ مهدی فصیحی رامندی