متن آرامش تلخ
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات آرامش تلخ
دنیای من بر مدار سکوت میچرخد
کلام را به گفتن عقیمم
اول ارتیست سینمای صامتم
به نوشتن مایل ترم
به گوش دادن بیشتر
پس گمان من بر که علاقه ام کوتاه است دیوارش
یا نیستی همان شخص اول مقابل آن صامت اکتور
اشکال تنها در حرفیست که بر فکر میرود...
عاشق خسته، سایهای است در امتداد غروب، گامهایش بر سنگفرشِ تنهایی بیصدا میلغزند.
چشمانش آسمانی است که باران را از یاد برده، اما هنوز در خود, ابر دارد. دلش آتشِ کمسویی است که شعلههایش را باد با خود برده، اما هنوز گرم است...
او عشق را نه در فریاد، که...
تو،
آخرین لبخندِ
در آن لحظهی جدایی بودی،
که پُر اندوه و آکنده از غم، بر لب نشاندی.
این روایت که تمام شود
می رقصد
شکوفه ی سیب
برسطر اوّل
وَ می تکاند آستین از غم.