متن اندوه بی پایان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اندوه بی پایان
نه آوازم نه فریادم نه اشکم می شود تسکین
جهان تنگ است بر شعرم که با زخمت شود سنگین
تو آغاز تقدیری که مرگ در آن اثر دارد
و من در قعر اندوهی که از پایان خبر دارد
به پایت بود اگر شعری به پایت ریختم جان را
تو اما...
میدانم
نهنگ هم میشدم
دریایم به ساحل نمیرسید
و من
در این رُمانِ عمیق
در جستجوی آرامشی بیدریغ
روز و شبها را
خط به خط شنا میکردم
میدانم
نهنگ هم میشدم
اندوهِ آوازم را
پایانی نبود...
چند بار؟
با من بگو
از چشمهایم
چند بار دیگر باید سقوط کنم
تا از دست بدهد دنیا
اندوهش را؟
بودنت سراب است
نبودنت فکر و خیال..