وای اگر جای دگر دلبری آغاز کند به رقیبان نکند روی خوش ابراز کند وای اگر خاطره هارا ببرد از یادش برود ناز کند، ناز کند، ناز کند... برشی از ترانه /عرفان طهماسبی
ای هَمو شِعرِن که یادُم نی که توش دِلِی دِلِی میکِردُم می نِشِستُم دِمِ دِریا تو دلِ دِریا سِی میکِردُم هَمو شِعرِن که یادُم نی که توش اِهِم اهوم میکِردُم قبلِ ای که سیت بُخونُم کِرِ او تِموم میکِردُم دِسِ چِشات دِلِی دِلِی شعر یادُم رَ... تو موهات دست دِلِی...
بدونِ تو کجا برم کنارِ کی بشینم؟ تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم! تو که نیستی به کی بگم؛ چشاشو روم نبنده…؟ به کی بگم یکم نازم کنه که بِم نخنده؟! بدونِ تو با کی حرف بزنم؟ دردت به جونم! تو این دنیا به عشق کی به...
به من از روزای کوتاه ، شبای سرد زمستون زوزه ی سگهای ویلون ،شب خلوت خیابون زیر سقفای شکسته ، رگ تند باد و بارون گنجه های پر ز هیچی ، حسرت یه لقمه ی نون بگو بگو با همیم ، ولی از دوریت نگو منو نترسون ، منو نترسون.....
نترس جانم که دستانم جدا شدنى نیست ز دستانت این عشق بماند تا ابد در قلبت امانت... _برشی از ترانه
زمستونه، برف و بارونه آی تورو جونِ هر کی دوست داری بیا برگرد، این روزایِ سرد شبای نامرد بسه بیداری کی این درو توی هر حالت شب به شب واست باز میذاره کسی حال ما رو میدونه که پریشونه، گمشده داره آی گمشده داره، آی گم شده داره آی ببارهِ...
کاش اسمت باران بود اونوقت مردم همراهِ من برای اومدنت رو به درگاهِ خدا دست به دعا میشدن... _برگردان ترانه کوردی
عشق لالاییِ بارون تو شباست نم نمِ بارونِ پشتِ شیشه هاس لحظه ی شبنم و برگِ گلِ یاس لحظه ی رهاییِ پرنده هاس تو خودِ عشقی که همزادِ منی تو سکوتِ منُ فریادِ منی تو خودِ عشقی که شوقِ موندنی غمِ تلخِ گنگِ شعرهای منی... _برشی از ترانه
هرچی دورت کنه از خونه بده هرکی دورت کنه از خودت دوست نیست امروز اگر غمگینی یادت نره مری، شادی رو امروز آخرین روز نیست صدبار خودمو کوبیدم به دیوار که بتونم بگذرم ولی خوردم زمین هربار به خودم گفتم واسه رد شدن از اون فقط یه بار کافیه بریزه...
تو ابر ما بودی ولی جای دیگری باریدی ما شانس نداشتیم! برشی از ترانه
مگه قول ندادی که تنهام نزاری خودت گفتی جز من کسیو نداری تو رفتی و بعدت تو شهر غصه بارید... _برشی از ترانه
حالا که اینجوری برف هی داره پشت هم میاد توام بیا بازم بیا دلم میخواد حالا که عروش شده خیابونا سفید پوشیده رو تنش توام بیا بازم بیا دلم میخواد... _برشی از ترانه
تموم سهمم از تو یک خاطره ست غبار تنهایی رو قلبم نشست مثل برگم تو دست بی رحم باد اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد من بعد از تو یه آدم دیگم حرفامو به آسمون میگم کی میدونه چه روزایی رو دیدم... _برشی از ترانه
محالِ تا تهِ دنیا کسی جوری که من هر ثانیه مردم ،برایِ تو بمیره محالِ یک نفر پیداشه این عشقو بتونه یک نفس از لحظه هایِ من بگیره... برشی از ترانه
همه رفتند، تا زمستان شد خنده ها مردند، گریه ارزان شد! کو جوانی؟ آرزو ها کو؟ رفته ایم از یاد یادی از ما کو؟ شاید این بغض آخرم باشد آخرین غمم باشد عاشقانه ای آرام بین درد و غم باشد... _برشی از ترانه
می میرم از حسادتِ دلی که دلدار شماست کاش می دونستم اون کیه که این روزها یار شماست خوشا به حال اون کسی که توی رویای شماست ، که توی رویای شماست شما گناهی ندارین این روزگار بیوفاست... برشی از ترانه
برف، برف ،برف میباره قلب من امشب بی قراره برف، برف، برف میباره خاطره هاتو یادم میاره تا دوباره صدامو درآره برف، برف، برف میباره آسمونم دلش غصه داره حق داره هر چی امشب بباره... _برشی از ترانه
نگاهی می کنی ما رو ﻣﮕﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ دﻳﺪی و رﺳﻮاﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ یا ما مجنونیم خونه خرابی عالمی داره ﻳﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻮﻧﺪه و دﺳﺖ از ﺳﺮ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻤﻲداره خداییش فرقی هم انگار نداره ﻳﺎ اﮔﻪ داره دل رﺳﻮای ﻣﺎ ﺑﻨﺪ کرده و...
چقدر خوش سلیقه بود، رفت یه جام عتیقه بود، رفت درست یادمه یادمه یادمه ۱۰:۱۰ دقیقه بود رفت _برشی از ترانه
ای گل دائم بهارم یار سر تا پا قشنگ سرو نازم شاخ شمادم قد و بالا قشنگ هر قشنگی بود قشنگیش کامل و شیش دنگ نیست غیر تنها خود، که بی نقصی و سر تا پا قشنگ... _برشی از ترانه
تا تو بودی زندگی سرشار از لطف و صفا بود این دل دیوونه با مهر و وفایت آشنا بود گر چه بی تو زندگی آهنگ زیبایی ندارد میروم چون عشق من در قلب تو جایی ندارد میروم چون عشق من در قلب تو جایی ندارد شورو حالی دارم امشب به...
چنان از دیدنت دورم که باور کرده ام کورم تو کاری کن بدون تو نبینم صبح فردا را برف آمد پشت ردت در خیابان گم شدم برف آمد برف آمد یک زمستان گم شدم... _برشی از ترانه عاشقانه غمگین
غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت میکنه... _برشی از ترانه قدیمی
بگو بگو مزه ی حرفات شکره مثل علف ترده صدات، مثل پر ابرا تره بگو بگو دلم گرفته از همه حجله ی غصه هامه که ،رسم دل شکستمه بگو بگو بمیرمت که بی یقین سرور تویی چله نشین، عتیقه اشرفی نگین بگو بگو سالار خسته کی پرپرت کرده و شکسته......
