بیو دلتنگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو دلتنگی
دل مبند،
شادی !
به دل بسته نمی رسد .
حجت اله حبیبی
می دانی!
هیچ حالی ،
حال آدم را نمی گیرد،
مگر حال تو...
توبودی که عشق آوردی به قلبم وقتایی که نیستی وای خیلی دلتنگم
نبودی در فراق شانه هایت
ب هر خاکی رسیدم تکیه کردم!!..
تاوان دلتنگی هایم را چشمانم داد..
خیالت خیالِ رفتن ندارد …
خودت چه ؟ قصد آمدن نداری ؟
م گه د ل تن گی غ رور حالی شه..!
شب و بیداری شانه مردانه عشق دیروزی تو هم می خواهی
من و بد مستی تو با دل سنگی شعر از دلتنگی ام را میخوانی
لیلی بیگانه دور از من و خانه بی سر و سامانی تو دیوانه
لیلی میدانی پا به پا باهم هر دو میمیرند شمع و پروانه
شب و بیداری شانه مردانه عشق دیروزی تو هم می خواهی
من و بد مستی سخت و دل سنگی شعری از دلتنگی تو میخوانی
لیلی بیگانه من آن مجنونم تو ای دیوانه چیزی می فهمی
از شب و سیاهی در بیابان ها، شمع و پروانه چیزی می فهمی
توی هر نفس دم بعد دم
من در کنار تو بودم
توی هر لحظه و هر زمان
من با تو بودم
در هر روز و شب شما
من دلتنگی تو بودم
در خاطره های شب ها
من همراه تو بودم
زخم بودم، زخم در دل تنهایی
اما تویی که دست...
بهار،
درِ خانه یِ
بی یار را نزن
چون
همدم ندارد صاحبش
با عطرِ تو دلتنگِ
عشقش میشوَد.
آگرین یوسفی
کام بودم ، که با تو بودم
در هر روز و شب
من دلتنگی بودم
توی خاطره های شب
من زخم بودم ، زخم
در دل تنهایی
من آرزو بودم
توی درختان بهاری
من آسمان بودم ، آسمان
در سینه ی غروب
من تویی بودم
توی هر نفس دم بعد...
و تو از روی خرده شیشه های قلبم عبور کردی....
هوایت هوارا ز سر پراند
کجایی ک بی هوای تو دیوانه ام