ای آنکه ز هِجر تو ندیدیم رهایی ؛ باز آی که دل خسته شد از بارِ جدایی
اصلا به درد هیچ غلامی نمیخورَد معشوقهای که واردِ دربارِ شاه شد...
زمستان است دیگر دل زمین به برف گرم است من به تو …
دهقان عاشق! کوه اگر این بار ریزش کرد پیراهنت را در نیاور؛ قصه تکراریست!
منوعشقو دلِدیوانهبساطیداریم عقلهیفلسفهمیبافد و ما میخندیم
+ اولویت اول زندگیت چیه؟؟ - من زندگیم اولویت نداره، همش تویی ..
میدونی دلبر تو شبیه به زمستونی... سردی ، اما آدم دلش برآت میره... ️️️
تکرار شدن لبخند اونیکه دوستش داریم از هر تکراری لذت بخش تره ️️️
لذت زیاده تو دنیا ولی هیچکدوم مثل غرق شدن تو چشمانت نیست ️️️
چه زمستان غم انگیز بدی خواهد شد ماه دی باشد و آغوش کسی کم باشد
نگاه کن لبخندی شده ام،لبخندی، لبخندی تنها برای تو
دلم خوش از ترانه ی توست سرم به روی شانه ی توست
میشود/برای امدنم/ خندههایت/ به استقبالم بیایند.
افتاده جهانی همه مدهوشِ تو لیکن افتادهتر از من نه و مدهوشتر از من
تو اصن همونی هستی که شهریار میگه: بدون وجودش شهر ارزش دیدن هم ندارد
عشق تو امید بخش جان من است
اشتباه دوست داشتَنَت آنجا بود که دیر آغازَش کردم ...
من که اصرار ندارم تو خودت مختاری؛ یا بمان،یا که نرو یا نگهت میدارم...
خاطرات تو و دنیای مرا سوزاندند تا فراموش شود یاد تو، هرچند نشد
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدن، یادیکعشقعذابیستکهلذتدارد
گل سرخی که دهانم ز دهانش بر داشت آنقدَر سخت مکیدم که گلابش کردم
هرچه او ناز و ادا کرد مجابش کردم تا رضاخان شدم و کشف حجابش کردم
عاشقش بودم و او قدر بُزی فهم نداشت چه کنم باز که او حبهی انگور من است
ای آنکه دوست میدارمت اما ندارمت ...