زندگی می کنم؛ حتی اگر از من، چیزی جز یک قلب که با شورِ عشق می تپد نمانده باشد. حتی اگر نفس هایم در تنگنا باشند و راهِ نجات را به سختی پیدا کنند. زندگی را انتخاب می کنم؛ حتی اگر زانوهایم گاهی به زمین اصابت کنند و مشت های...
من با چیزهای ساده خوشحال می شوم با کارهای کوچک، اتفاق های پیش پا افتاده خوش حالی خوشحالم می کند حال خوب را دوست دارم، خندیدن زیاد را دوست دارم. دلم غش می رود برای اینکه بی پروا کنار خیابان برقصی در حالی که آهنگی شاد رو برات اجرا می...
خیلی وقت است که همدیگر را گم کرده ایم، عصبی تر از گذشته شده ایم و به همدیگر رحم نمی کنیم! چه بر سرمان آمده است؟ کاش کمی به روابط مان فکر کنیم! کاش کمی بیشتر نگرانِ فاصله ای که بین قلب ها افتاده است؛ باشیم!
حالِ خوب، مسری است! آن را برای دیگران آرزو کن! تو نیز، قطعا از آن بهره خواهی برد...
درِ بالکن رو باز کردم تا برم پیشش. سرشو برگردوند تا منو ببینه. گفت: +تو که می خواستی استراحت کنی سارا، چیشده که اومدی اینجا؟ یهو غیب شدی. نگرانت شدم. حدس زدم اینجا باشی و به پرنده ها سر بزنی تو این هوای گرفته ی عصر! +آها. چند روزه کارام...
سه چیز هست که از همه چی واسم مهمتره تو لبخند تو حال خوب تو
حال خوب یعنی دلت خوش باشد. حال خوب یعنی پاییز باشد. حال خوب یعنی درختان را با رنگ های مختلف رنگ آمیزی کرده باشند، روی ابرها بایستی و پشت کنی به همه ی آن چیزهایی که نمی گذارند بخندی.. حال خوب را نمی توان خرید اما می توان ثبت کرد.
بعضی روزها، آدم دلش یک معجزه می خواهد، معجزه ای شبیه به باران معجزه ای شبیه به یک خیابان که از آنسویش یک نفر بیاید و هوایِ خوبِ خیابان را به خانه ات بیاورد.. یا بگذارید اینطور بگویم ؛ بعضی روزها آدم دلش یک نفر را می خواهد که از...
حال خوب یعنی من که به هرحال تو را می خواهم!
ندیده، به یاد می آورم تو را، با بانگ تو، با بانگ دلنشین کلام تو، هر بار تو را می شنوم و به یاد می آورم که چقدر دوست دارم تو را که چقدر دوست دارم صدای تو را که چقدر جاودانه ای در من در بطن زندگی و حالِ...
کمی آرام بگیر جانم، کمی شش دانگ حواست را جمع خودت کن. چقدر شیرین است اگر برای خودت یک فنجان چای بریزی و بنوشی تا لحظاتت آغشته به آسودگی شود. اگر دیوان حافظ را که در طاقچه ی اتاق خاک می خورد برداری و واژه به واژه ی آن را...
محبوبِ من امروز آرام در گوش آسمان آبی نجوا کردم در گوش گلهای کوچک حیاط رازی گفتم و برای گنجشک های روی درخت حرفهایی زدم و از خدای بهار خواستم با بهار حال خوب بیاورد که ما کشتی شکستگان خسته ایم و جز امید به لطفِ ناخدای هستی،هیچ کس را...
عزیزِ لحظه های من... در یادم که می آیی عطر بهار نارنج می پیچد در جانم ... در یاخته های تنِ رنجور و خسته ام عشق می جوشد... درخشش صدها ستاره به برقِ نگاهم نمی رسد دستم به نوشتن می رود واژه ها به...
کمی به من برس! من از رسیدن تو حالم خوب می شود .. !
حالِ خوبت را به هیچ چیز به هیچ کس به هیچ اتفاقی به هیچ آمدنی گره نزن... نگذار آدمها درگیرت کنند نگذار هر اتفاقی پابندت کند به آن چیزی که سهم تو نیست و برای تو نبوده... رها باش حال خوبت را به بند بندِ وجودت وصل کن بگذار جایی...
جمعه حال خوب میخواهد . دل روشن دل روشن معنی اش زندگی بدون مشکل نیست،اصلا مگر زندگی هم بدون مشکل و سختی میشود؟ دل روشن یعنی آرامش نسبی،یعنی وجدان آسوده یعنی دنبال شر نگشتن یعنی مراقبت از همان چهارتا خیر زندگی .. من برای هر جمعه ات دل روشن آرزو...
شب بِخیر که میگویی تمامِ آرامشِ دنیا برایِ من میشود...! هر چه حسِ خوب... حالِ خوب... در دنیا هست به سراغم می آید...! با رویایِ اینکه شبی در کنارِ تو ... در آغوشِ تو ... با نوازشِ دستان تو به خواب بروم میخوابم....!
کرونا همه دنیا را درگیر کرده است اما من غرق در صدا و حرفهای توام بیخیال از هیاهوی مرگ و بیماری من با تو زیبایی زندگی را میبینم اخبار هشدار مرگ میدهد وفاصله چند متری را توصیه میکند اما من بدون فاصله از تو غرق در آرامشم دنیا با کرونا...
اگه می خواهیم حال خوبی داشته باشیم باید به خودمان بگوییم انتخاب با توست می خواهی با رنج و اندوه و نگرانی اضطراب بگذرد...؟ یا اینکه می خواهی با لبخند و نشاط و وقت گذراندن و سرگرمی به کارهای خوب بگذرد تمام گرفتاری های ما انسان ها در یک انتخاب...
من عاشقش بودم ... به خانه ی ما که می آمدند، حالم عوض می شد. یادم هست یکبار مدادرنگیِ بیست و چهار رنگی را که دوستِ پدرم از آلمان برای سال تحصیلیم آورده بود نویِ نو نگه داشتم تا عید، که اینها آمدند و هدیه کردم به او... که جا...
ازم پرسید: ” به نظرت آدما چجوری میفهمن عاشق شدن؟ ” . یه مکث کردمو گفتم: “ تا حالا شده وقتی به یکی فکر میکنی، قلبت در عین هیجان، آروم تر بتپه؟ . تا حالا شده وقتی با یکی حرف میزنی، به دیگران بیشتر لبخند بزنی، با اطرافیانت مهربونتر از...
. عشق... مثل رد دست تو روی هواست... نمی توانم به کسی ثابتش کنم... یا نشانش دهم... حالم که خوب است... یعنی دستانت ... از شب گیسوانم عبور کرده است... گیسوانم نفس می کشند.... ️️️
زندگی بی حوصله تر از اونه که صبر کنه ما حال دلمون رو خوب کنیم تا فراموش کنیم شکستای گذشتمونو،تا یه دربست بگیریم و به خنده های از ته دل برسیم...زندگی به پشت سرش هم نگاه نمیکنه که ببینه ما نشستیم و آلبوم خاطره هامونو با بغض ورق میزنیم و...
حالِ خوبِ مرا، طنینِ صدایِ تو می سازد؛ وقتی که دوستت دارم را زمزمه می کنی... عطر عشق را نفس می کشم؛ آن دم که تو نگاهم میکنی...
