چشم های تو زادگاه خورشید است نگاهم که می کنی صبح در دیدگانم حلول می کند روشن می شوم نور می گیرم و در تقویم باغچه خیالم روزی دیگر رقم می خورد
من صبح را در چشمان تو میبینم وقتی بازشان میکنی خورشید طلوع میکند در من ،پلک بزن بگذار جان دهم در این خورشید سوزانت !
شب شده است بیا تا همدیگر را ببوسیم قبل از آنکه... خورشید مچمان را بگیرد !!! ️️️
خورشید هر روز طلوع می کند اما تو هر روز عاشقترم میکنی صبح بخیر هایت زیباتر از هر روز برایم تازگی دارد...
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد … به سلامتی هرچی پدره . . .
امروز خورشید بیشتر می درخشد. ماه زیباتر می شود. ستارگان درخشان تر ظاهر می شوند. همه اینها به خاطر جشن تولد توست مامان نازم . تولدت مبارک زیبای دوست داشتنی
زن طلاییست که عاشق شدنش اجبار است همچو برگیست که گریان شدنش اخطار است مثل ماه است که در پرده شب الماس است همچو خورشید که زیبا شدنش تکرار است روز زن و روز مادر مبارک
روز مادر پر از رد پای سنجاقک خورشید زیر برف
صبح ها طلوع می کند خورشید دلم چشمان آسمان باز می شود عطر می ترواد از نیلوفر ها و چه عاشقانه صبح بخیر های تو در نسیم می رقصند...
هر صبح دلم را، را به خیالت گره می زنم باشد که از آن خورشیدی زاده شود تا دوست داشتنهایم را، به تو برساند...!
آرزو دارم؛ خورشید، رهایت نکند غم، صدایت نکند ظلمت شام، سیاهت نکند و تو را از دل آنکس که دلت در تن اوست حضرت دوست جدایت نکند
فرقی ندارد چه ساعت از شبانه روز باشد صدایت را که می شنوم خورشید در دلم طلوع می کند من هیچ ام و تُ در تمامِ هیچِ من همه ای
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید و چه بی ذوق جهانی که مرا با تو ندید
خورشید هرجای آسمان که میخواهد باشد صبح من آن دمیست که تو پلک میگشایی و زیبایی چشمانت را به رخ خورشید میکشی
ببین زمین به چه روزی درآمد تو کرک بال ملائکی طوری بنشین که زمین چند روزی به شکل اول خود در آید. کاش میتوانستی تابستانها بباری تا با تنپوشی از برف برابر خورشید عشوهها میکردیم.
کارِ دیگری نداریم ! من و خورشید برای دوست داشتنت بیدار می شویم هر صبح ... ️ ️️️
آسمان خورشید را میان بازوان خودش گرفته توهم بیا بغلم کن و با بوسه ای صبحم را بخیر کن..️ ️️️
لبخندِ ت کم از خورشید نیست؛ بعد از طلوعِ خنده ی تو صبح میشود...
خورشید هر صبح یادآور این نکته است که میشود از اعماق تاریکی ، دوباره طلوع کرد ..
من اینجا ریشه در خاکم. من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم. من اینجا تا نفس باقی ست می مانم. من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم! امیدِ روشنایی گر چه در این تیره گی ها نیست، من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم....
زندگی خودتون رو با دیگران مقایسه نکنید هیچ قیاسی بین ماه و خورشید وجود نداره اونها زمانش که برسه هر دو میدرخشند
صبحها وقتی خورشید در میآید متولد بشویم ، هیجانها را پرواز دهیم روی ادراک فضا ، رنگ ، صدا ، گل نم بزنیم آسمان را بنشانیم میان دو هجای هستی ...
آمدی تا که به خورشید بخوانی ما را آمدی تا به حسین ات برسانی ما را ولادت حضرت زینب(س) گرامی باد
دنیای همه دور خورشید میچرخه دنیای من دور چشات