متن دلنوشته خاص
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دلنوشته خاص
تو یک زنی…
زیباو آراسته بپوش!
برای خودت وقت بگذار!
خودت را به صرف شام
در کوچه های عاشقی
دعوت کن !
تو یک زنی .. .
با عزت نفس بلندت
تصمیم بگیر!
پای تمام رنج هایت
خدایت را فریاد بزن!
تو مادر سرزمین عاشقی هستی !
تو یک زنی...
دلنوشته وداع زمستان:
زمستان برای رفتن پا تند میکند ! گویا زیر پای مردم زیبایی هایش پایمال شده در لحظات آخر عمر نگاه غرق اشکش را برای من بجای میگذارد ! زمستان نرو لطفاً بمان من سردی دستانم را به اسم تو تمام میکردم تا کسی از دلیل سردی هایش...
یه کاکتوس دارم .....!!!خیلی دیر به دیر آب میریزم به پاش آخه میدونید زیادی مقاوم هست من هر چه دیر تر آب ریختم مقاوم تر شد .!!!!خیلی میترسم ..!!!!چون کاکتوس ها از داخل خراب میشن یه روز میری میبینی کلا از داخل فرو ریخته و هر کاری کنی دیگه حالش...
وداع زمستان
زمستان برای رفتن پا تند میکند ! گویا زیر پای مردم زیبایی هایش پایمال شده در لحظات آخر عمر نگاه غرق اشکش را برای من بجای میگذارد ! زمستان نرو لطفاً بمان من سردی دستانم را به اسم تو تمام میکردم تا کسی از دلیل سردی هایش باخبر...
بیاین آتیش روشن کنیم
باهم گرمشیم !
غصه ها، دلتنگی ها، ناراحتی ها رو کنار بزاریم
و حتی برای چند لحظه ای هم که شده
باهم بودن رو کنار هم ! تجربه کنیم
تووی این روز قشنگ که مقدمه اومدن سال جدیده
با آتش پاک قلبمون کینه ها رو بسوزونیم...
من هر زمان که فرو ریختم ، در نهایت بیشتر از سه روز در آن وضع نبودم ، در کمترین زمان ممکن شروع به بازسازی کردم ، انگار نه انگار این آدم همان آدم چندروز پیش با آن ویرانه ها بود ، هربار هم که بازسازی کردم انگار بنای باشکوهتری...
زن ….جنس عجیبی ست!
چشم هایش را که می بندی, دیدِ دلش بیشتر…
دلش را که میشکنی, باران لطافت از چشم هایش سرازیر…
انگار درست شده تا…روی عشق را کم کند!
☀️🌤⛅️🌥☁️
هر روز، اضطرابم بیشتر می شود، شبیه احساس دانش آموزی در شب امتحان!
باز، نگاهم به آیینه می افتد و
چشم در چشم خود ...
آهسته می گویم:
- چه در چنته داری؟
وصال یار نزدیک است!🌷
گویی حتی صدای قدم هایش...
کوچه ها را چراغانی کرده اند و...
آرزوها زیاد است و زمان کوتاه...
در این شب هر آرزویی را آرزو کردن و هر آرزویی را آرزو نکردن؛
همراست با سود و زیان...
اما در این میان، تو را آرزو کردن سراسر سود استُ سود...
پس آمدنت را برای روزهایی که نفس هایم به شماره افتاده است آرزو...
اسفند ماهی که باشی
قلب دلت زلال همچون قطرات باران که از شکاف آسمان بر صورت معصومت می بارند
اسفند ماهی که باشی
عاشق هوای بارانی مه گرفته ای
عاشق سیب سرخ داخل حوض
عاشق خواندن کتاب در دل باغچه
عاشق عشق بازی با برگ های پاییزی و رقص درختان...
در دنیا حسرت دو چیز خیلی سخت
دختری که برادر نداره
مادری که پسره نداره
المیرا پناهی درین کبود
محبت را در وجود سگی دیدم
توله سگ دیگری را شیر میداد……
ذات محبت در دل باشد حیوان و انسان ندارد سخنی به جاست که گویند وفا را از سگ بیاموز .
سخن انسانی
در اوج نگاهش یافتم زندگانی را
صبر پیشه کردن را با خلایق خوی گرفتن را
تقدیم به همسرم (نویسنده:المیرا پناهی درین کبود)