شعر مذهبی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر مذهبی
تو از آسیه و حوّا و مریم سرتری زینب
که داری بر همه عالم مقامِ سروری زینب
برایت آتش غمهای بی پایان گلستان بود
که در موج بلا و خون ، خلیل دیگری زینب
عجب صبری عجب شوری چه ایمانی چه ایثاری
تویی زینب ترین زهرا ، تو زهرا کوثری...
دلم شکست و غزل شرحی از جدایی شد
گرفت قلب زمین و زمان فدایی شد
دوباره بیرق ماتم دوباره بزم عزا
به شوق دیدن گنبد دلم هوایی شد
دوباره در غم هفتاد و دو ستاره و ماه
زمان سوختن و مرثیه سرایی شد
غروب غمزده ای داشت کاروان عطش
زمانه،...
دوباره خانه حیدر شده است بیت النور
ز یمن تو متجلی شد ست وادی طور
تو آمدی و در آن شب سرور بر پا شد
همای صبح سعادت نصیب دنیا شد
در آسمان ولایت هلال کرد طلوع
ستاره ای که ندارد زوال کرد طلوع
امامه گل پسر نازنینی آورده
چه...
خلقی زشفاعت شما میگویند
با سوز دعا رضا رضا میگویند
فردای قیامت که همه حیرانند
از لطف وعنایت شما میگویند
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
زهرایی و مهمان تو روح الامین است
شان نزولت قدر وطه یا و سین است
زهرایی و نور دو چشمان محمد
هم کفو تو تنها امیر المومنین است
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
شهادت حضرت زهرا س تسلیت باد🖤
شب شده ست و گریه یر ماه تمامش میکند
آه امشب گریه را نیمه تمامش میکند
گاه زهرا میگشاید چشم بر روی علی
دور از چشم همه تنها سلامش میکند
آن در و دیوار را رکن و مقامش میکند
فاطمه در آستان خود غلامش...
این تن فدای تربت پاکت شود کم است
از بوستان خیمه گلی سرخ چیده ام
جانرا ز روی شیفتگی در طبق نهم
در سایه سار لطف شما آرمیده ام
خواندی مرا چنانکه به صحرا روان شدم
بر خیمه گاه موکب یاران رسیده ام
در آخرین عمود بکردم چو سجده ای...
آقا اجازه هست که تماشا کنم تو را؟
با دست حاجتی که تمنا کنم تو را
آیا شود که گوشه چشمی به ما کنی؟
آیا شود که حاجت ما را روا کنی
محمد مایه فخر زمین است
جهان انگشتر و او چو نگین است
بظاهر می درخشد چون ستاره
به باطن سیرت احمد چنین است
شبی در محفلی ذکر علی بود
شنیدم عاقلی فرزانه فرمود:
اگر دوزخ به زیر پوست داری
نسوزی گر علی را دوست داری
اگر مهر علی در سینه ات نیست
بسوزی گر هزاران پوست داری
از عمق دل خویش جلی می گوییم
با نغمه ی بین المللی می گوییم
یک روز می آید که به گرد کعبه
کوریّ عدو علی علی می گوییم
گهی رحمان و گه جبّار میشد
گهی غفار و گه قهار میشد
عبایش را که می پوشید حیدر
خودش یک کعبه ی سیّار میشد
شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند
از دل قبر خودت خیز که مهمان داری
ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست؟
و بگویند که مهمان ز خراسان داری
در مکه عجب ولوله ای بر پا شد
با آمدنش کل جهان غوغا شد
لات و هبل از هیبت او افتادند
تا نور محمد ز افق پیدا شد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
در مکه گل محمدی چون وا شد
با عطر دهان او غزل پیدا شد
بر آمنه با شور ، ملائک خواندند
فرزند تو تاج سر این دنیا شد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
در هجوم بی وفایی های تلخ روزگار
بی کس و تنها شدم هربار، گفتم: یاعلی(ع)
خسته بودم، بغض کردم؛ هر کجای زندگی
تا شکستم، پا شدم؛ هربار گفتم: یاعلی(ع)
«سیامک عشقعلی»
اربعین ۶
پس از یک اربعین عطر گل دردانه می آید
طنین نغمه ای جامانده در ویرانه می آید
نسیم آهسته می پیچد مشام بیقراران را
هوای چیدن سیب و گل ریحانه می آید
به زیر خاک باران خورده عطر تازه می ریزد
به بالاسر پرستویی به سوی لانه می...
👌شعری درباره امام حسین(ع)
حسین راه نجات است ای مسلمان
حسین احیاگر دین است و قرآن
حسین درراه حق جان ر افدا کرد
حسین است سرور جمع شهیدان
✅شعراز:حسین صالحی
👌شعری درباره امام حسین(ع)
حسین راه نجات است ای مسلمان
حسین احیاگر دین است و قرآن
حسین در راه حق جان را فدا کرد
حسین رفت تا بماند دین و ایمان
✅شعراز:حسین صالحی