مرا زیستن بی تو، نامی ندارد مگر مرگ من زندگی نام گیرد
آرام بگویم دوستت دارم تو بلند بلند مرا در آغوش می کشی ؟
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم ؟ آرزوی منی ای کاش به گورت نبرم
تو نیستی که ببینی چگونه با دیوار به مهربانی یک دوست از تو میگویم تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار جواب می شنوم
قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد
به شرط آبرو یا جان، قمار عشق کن با ما که ما جز باختن، چیزی نمی خواهیم ازین بازی!
خُدا میداند شِعر برایم مُعجزه ی اَست که نامِ تو را فریاد میزنم ! اِجابت شو مَن به تو ایمان دارم...!
آه...... که در فراق او هر قدمی است آتشی .........
غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت ....!
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد، حقا که آن ندارد روز بزرگ مرد ادب و شعر پارسی ، حافظ شیرازی مبارک
من چه می دانستم دل هر کس دل نیست
دیگران هم بوده اند / ای دوست! در دیوان من زان میان تنها تو اما / شعر نابی بوده ای
شاعر شدم... از بهر لبت شعر بگویم... یک بوسه نثارم کن... اگر بنده نوازی...
لب تر نکن اینقدر که زجرم بدهی باز یک مرتبه محکم بغلم کن که بمیرم
دلم در دست او گیر است، خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بیرحمی، دلم گیر است و دلگیرم
خوشا سکوت؛ فنجان قهوه، میز. خوشا نشستن چون مرغ دریایی به تنهایی که بر چوبکی بال می گشاید
آمده ایم تا باز کنیم، دفتر عشقمان را آمده ایم آغاز کنیم، ره جاودانمان را دراین گیتی کنار هم عاشقانه با هم می سراییم شعر وصالمان را
عشق یعنی می توان پروانه بود یک نگاه ساده را دیوانه بود عشق یعنی یک سبد یاس سپید نسترن هایی که دستان تو چید عشق یعنی باور رنگین کمان پرگرفتن در میان آسمان عشق یعنی ما شدن یعنی خروج قله این زندگی یعنی عروج عشق یعنی عالمی حرف و سکوت...
بنویس / بنویس و هراس مدار از آنکه غلط می افتد. بنویس و پاک کن همچون خدا که هزاران سال است می نویسد و پاک می کند و ما هنوز زنده ایم در انتظار پاک شدن بر خود می لرزیم
ما را به غیر یاد تو اندر ضمیر نیست
اینقدر مرا با غم دوریت نیازار با پای دلم راه بیا قدری و بگذار ... این قصه سرانجام خوشی داشته باشد شاید که به آخر برسد این غم بسیار
بوی زلف او حواسم را پریشان کرد و رفت........
کدام خانه ؟ کدام آشیانه ؟ صد افسوس بی تو شهر پر از آیه های تنهاییست
دوستت دارم همان قدر که نمیگویم ! همان قدر که نمیدانی ! همان قدر که نمی آیی