خانه ات خراب بدبختی!
جز بختِ من،
آدرس دگر نیافته ای؟!
زانا کوردستانی...
بالاتر از سیاهی؟
--رنگی هست!!!
شب های من...
زانا کوردستانی...
شعرهای بسیاری،
فشرده و چروک-
در گلوی من ست!
***
دلتنگتم!
لیلا طیبی (رها)...
مادرم حال مرا دید تورا نفرین کرد
جای خالی تو هر روز مرا غمگین کرد
علیرضا مرادی...
من از نم نم باران
ترسی ندارم
مرا همان سیل قبلی
سال هاست باخود برده...
سید عرفان جوکار جمالی...
زیر باران رفتم
و
نبود بوی تنی
تن به باران دادم
و
آب شدم!
سید عرفان جوکار جمالی...
خشت خشت قلب خود را با غمی پوشانده ام
بیمِ ریزش من ندارم، بَم شدن عاداتِ ماست
سید عرفان جوکار جمالی...
طبیب از حال و احوالم چه داند؟!
نفس می آید و جان در بدن نیست
سید عرفان جوکار جمالی...
کوه ها را مه گرفته
دلم را غم …
متن :غم
نویسنده المیرا پناهی درین کبود...
من نوحه سرای دل ویرانه ی خویشم
من شمع خودم، هم گل و پروانه ی خویشم
سید عرفان جوکار جمالی...
تو که رفتی از بَرم
باقیِ عمر
نگاهم به در و شیشه ی
پنجره ماند!
پروانه فرهی(پرر)
۲۷ شهربور ۱۴ دوصفر...
می خواهم رها بشوم
از این پیله ای که
هیچ امیدی به پروانه شدنش نیست...
بهزاد غدیری / شاعر کاشانی...
بذار برم
بذار رها بشم از این پیله ای که هیچ امیدی به پروانه شدنش نیست...
بهزاد غدیری/ شاعر کاشانی...
- می خندم
همینطور می خندم اما
دلم شاد نمی شود،
چون شب
که اینهمه ستاره روشنش نمی کند!...
این روزها غمی در وجودم، رخنه کرده
که هر چقدر از او می نویسم،
تمام نمی شود!...