متن نفرت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نفرت
در قدیم امکانات کم بود اما تا دلت بخواهد مهر و صفا در میان مردم وجود داشت....
درست است مردم با سختی نان زندگی شان را در می آوردند اما در کنار خانواده و دوستان شادمان بودند.
منتی بر سر یکدیگر نمی گذاشتند... ❤️
اما حالا.....شاید گفتنش آسان باشد اما......
بگو به غیرقلبم قلبت به کی دادی
که این اندازه ازیه مرد عاشق بیزاری
بگو تا قبل اینکه دل دیوونه نشده
فقط تومیدونی که دل دیوونه توه
این مرد بر لب گریه را خنده تظاهر می کند
آیینه هم از دیدنِ حالش تحیر می کند
از بس میان کوچه ها آواره ی راهت شده
آن دوره گردِ پیر هم او را تمسخُر می کند
بُغضی همیشه آشنا هر شب کنارِ سفره اش-
نان شبش را در گلو...
نمیخوام دیگه انقد تحقیر بشم/اسیرت بشم دل به زنجیر بدم
وقتی دوسم نداری /فاصله هانشونس سردی تونگاهت/واسه چشام نشونس
اینجا آدم هایی هستند که آرزو می کنند،
ای کاش معشوقه شان، کمی دلتنگ شود.
کاش در این دلتنگی هم، تنها نَمانند...
آدم هایی هستند که آنقدر از همراهِ قدیمی شان حرف می زنند،
که به گمانم دیگر، در و دیوار اتاق شان او را بشناسند!
مهمانِ همیشگیِ آن ها،...