سوختن زبانم سوخت و طعم جهان...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

**سوختن**

زبانم سوخت،
و طعم جهان را گم کردم.
دیگر نه سیب،
نه بوسه،
نه باران...
هیچ‌چیز مثل قبل نبود.

دلم سوخت،
و هیچ‌کس نفهمید.
نه دستی آمد،
نه آوازی،
نه حتی سایه‌ای بر دیوار.

حالا من مانده‌ام،
با زبانی که نمی‌چشد،
و دلی که دیگر
هیچ‌چیز را باور ندارد...

✍️: «سعید رضایی فر»
ZibaMatn.IR
ارسال متن