پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
از گذشته ی دیروزتا گذشته ی فردابرای مُردنبه قدری نشانه هستکه گمان می کنمبه آرزویمیعنی حق انتخاب،رسیده ام«آرمان پرناک»...
و مرا رها نمی کندکابوس دیرین غرق شدن در چشمانتکدام روزماهو یا حتی سال بودنمی دانمتنها چیزی که می دانماین استکه خستگی جولان می دهدو اگر لبخندی نمایان استبه اجبار است....
نوشتن عادی نیست... کسی شروع به نوشتن می کند که بر لبهٔ پرتگاه نغمهٔ مهر سر دهد ...کسی شروع به نوشتن می کند که بی بال رویای پرواز دارد...کسی که لب سخنش را با نخ اجبار دوختند و حال قلم سکوتش را فریاد می کند...!یلدا حقوردی...
بر من تحمیل شده ایبا بوسه اتبا نگاهتو با سکوتت...تو...دلچسب ترین اجبار زمانه ی منی...
به تمام آدمهای اطرافتان زمان دهید تا خودشان انتخابتان کنند..وجودتان را به کسی یادآور نشویدکه ای فلانی من هم اینجا نشسته ام تایم های بود و نبودت را میشُمارمبگذارید خودشان بفهمندیادشان بیایدکه در آنسوی مشغله هایشان کسی شبیه شما با صبوری تمام چشم انتظارشان استچشم انتظار یک روز بخیر، یک سلام!آدمها را به اجبار کنار خودتان حفظ نکنید...خودشان اگر بخواهند سراغتان را میگیرند و اولویتشان میشوید!...
به تمام ادمهای اطرافتان زمان دهید تا خودشان انتخابتان کنند..وجودتان را به کسی یادآور نشویدکه ای فلانی من هم اینجا نشسته ام تایم های بودو نبودت را میشُمارمبگذارید خودشان بفهمندیادشان بیایدکه در انسوی مشغله هایشانکسی شبیه شما با صبوری تمام چشم انتظارشان استچشم انتظار یک روزبخیر،یک سلام!ادمها را به اجبار کنار خودتان حفظ نکنید...خودشان اگر بخواهند سراغتان را میگیرند و اولویتشان میشوید!...
منو به اجبار پای سفره عقد نشوندنزیر تور حریرم به در نگاه میکنم؛شاید بیایی ومنو با خودت ببریاما بعد از این همه انتظار...نیومدی که نیومدی....کسی چه میدونه که من چشم به راه توام...با نیومدنت درخودِ،خود شکستم،بریدمآسمون هم مثل دلِ من گرفتهبی تاب،غم داره...بغض و زاری داره......
دلم گرفته بیا بی بهانه گریه کنیمبه یاد خاطره ای عاشقانه گریه کنیم ...میان جمع بخندیم از سر اجباربه حال غربت خود مخفیانه گریه کنیم...
جوری دوستت دارم که انگار در این شهرفقط همین یک نفر موجود استو انگار مرا خدا به دوست داشتنت اجبار کرده!راهی ندارم جز این که دوستت داشته باشم!️...
دلیل هرچه هستیم ، اختیار استاختیار ، امامن این نازندگانی رافقط اجبار می بینم...
سخت است به اجبار به جمعی بنشینیوقتی دلت از عالم و آدم زده باشد...
کسانی که به اجبار می کوشند تا جذاب باشند، بیشتر از همیشه نفرت انگیز به نظر می رسند!جذابیت در ذات انسان هاست ......
چقدر زیباست کسی رادوست بداریمنه برای نیازو نه از روی اجبارو نه از روی تنهاییفقط برای اینکه ارزش دوست داشتن دارد......
پدر من ،۲۵ سال پیش حق طلاق داده به مادرم..ازش دلیلشو پرسیدم گفت :وقتی یه زن دلش باهات نباشه ونخواد که توی زندگیت باشه ،با اجبار نگه داشتنش؛ظلم به خودته …...