پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پرواز داد بغض رود راحباب...
✓همیشه سقوط کن تا:طعم پرواز را یچشی:•✓...
باید سقوط کنی تا یاد بگیری چجوری پرواز کنی...
پروازبه حال قفسمیگرید...
گلدان قفسی ستکه از یاد گلهامی برد پرواز را...
کاش زندگی هم حالت پرواز داشت...!...
به من بگو دوستت دارممن اندیشه پروازبدون بال را دارم...
ولش کن آدمیت را، دلم پرواز می خواهداگر کفتر شوم، گاهی برایم دانه می پاشی؟...
ساعات ما در هنگام عشق، بال پرواز دارند؛ در غیاب آن، عصا دارند....
بیهوده به پرواز میندیش کبوتربیرون قفس ریخته پر های زیادی...
پرندهاى که مرده بود به من پند داد که پرواز را به خاطر بسپارم...
من به پرواز نمیاندیشمبه تو میاندیشم به تو که بهتر از اندیشهی یک پروازی...
من اگر مرغ هم بودم بازهم براى رسیدن به آرزوهایم پرواز میکردم...
هر صبح ڪه با خندہ ی نابت شود آغازاز شوق ڪنم تا دلِ آغوش تو پرواز...
داشتن تو قوت پروازبرای این بال شکسته است...
دو پرندهیادمانِ پروازیو گلویی خاموشیادمانِ آوازی....
عصر دی روی دیوار پس از پروازلنگه کفش قرمز...
گفتی دوستت دارم و من به خیابان رفتم ،فضای اتاق برای پرواز کافی نبود...
پرواز بوسه است/شب های آسمان/ستاره های دنباله دار...
به قصد پرواز تجربه کردم سقوط را...
بال هایم را چیدندپرواز را در دهانممزمزه کردم...
این باغِ لگدکوب شده/ شکوفههای گلسرخ/باز/به پرواز درامد سینه سرخ ....
اندیشه ی پروازسهم قاب پرنده...
به پایان رسیدیم امانکردیم آغازفرو ریخت پرهانکردیم پرواز...
با مرغ ها که باشی قد قد میکنیبا عقاب ها باشی پرواز می کنی...
برای رسیدن به *تو*راه نمی روم پرواز می کنم......
زندگی یک فهم استفکر زنجیر کنی یا پروازدر همان خواهی ماند...
غروب اسمان مرا به فکر مرگ می اندازدتا دیر نشده مرا باخود به پرواز در بیاور...
پرواز چه لذتی دارد؟وقتیزنبور کارگری باشیکه نتوانیعاشق ملکه بشوی؟...
پرنده ی بیقرار دلمهوای پرواز داردوقتی که آشیانتویی...
بعضی وقتا باید بیفتی قبل از اینکه پرواز کنی!...