پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
با تُ که باشمزمان از دستم می رودجایی که تُ باشی و من زمان جایی ندارد......
چه حالِ خوبیست...من باشم و تو...هوای پاییز...و عشقی که پایان ندارد......
می توان (بی خستگی) صدقرن از عشقت نوشت،روز و شب با چشم های مهربانت حرف زد!می درخشد ماه در دامان شب، در شعر من؛ تا ابد زیباترینی ماهِ قلبم! تا ابد...◻️ شاعر: سیامک عشقعلی...
از کجا میدونی که خیلی دوسش داری؟!+وقتی ناراحتش میکنم؛خودم بیشتر ناراحت می شم....
از بوسیدنی ترین هاگوشہ لبت، وقتی میخندی :)...
چشم های عاشقت شد شاعر این مثنویحرف هایی دارم ای زیبا که باید بشنویخوب من! دلخواه من! ای اولین و آخرین!هیچ می دانی خدای من شدی روی زمین؟هیچ می دانی که عشقت شد دلیل بودنم؟قلب من هستی و با من زنده ای دور از تنم!زندگی دادی به من، هربار ممنونم هنوز...من خدا را هم به اعجاز تو مدیونم هنوز!مستم از عطر تن مثل گل یاست ببین!؛شعرهایم را معطر کرده احساست ببین!ناامید از عشق بودم مرگ در من زنده بودشعر در من بغض می شد غربتم را می ...
میشه ببخشی؟- چیو!!خودتو بِ من......
کاش بفهمی که وقتی حالم بده نصیحتو دلداری نمیخوامبغل میخوام :)...
به خدایی که قبولش داریبه همین غربت سردم خانم! به نوشتن، به قلم، این احساسو به تنهایی و دردم خانم! به همین قبله ی حقانیت به شکسته شدنِ قلبم که...به شب و روز تمام عمرمبه تو آن شیرزنِ قلبم که...تو خودت باخبری از حالم دل من نیست جدا از یادت تو خدای کلماتم هستیو چه شیرین شده ام فرهادت!تو بخندی دل من آباد استتو دلیل تب و تابم هستی!و تو هر شعر مرا می سازیو تو یعنی همه شور و مستی! تو بزن زخمه به سازم، زخممبشود با...
الا یا ایها العشقم غلط کردم بیا برگرد ...بلاکم کرده باشی هم تو را من چشم در راهم...
دلبری دارم که الحق دیدنی ست! ناز دارد مثل گل بوییدنی ست! چشم هایش هی صدایم می زندغنچه ی لب های سرخش چیدنی ست! قد و بالایش دلم را می برد در نگاهش آسمان بوسیدنی ست! چون پلنگی قصد فتحش کرده امماه از هرجای شب دزدیدنی ست! عاشقم من! عاشقم من! عاشقم! ساده گفتم! ساده اش فهمیدنی ست!◽شاعر: سیامک عشقعلی...
می فروشی ناز و دل ها می بریبین دلبر ها تو چیزِ دیگری! هرچه زیبا دیده بودم هیچ هیچیک سر و گردن از آن ها سرتری! ◽شاعر: سیامک عشقعلی...
مگه یادم می ره خانم؟تو به من زندگی دادی! تو مثل یه کوه موندی،پشت مردت ایستادی! واژه هام پیش وقارتبه گل و سجده نشستنمی بینن تورو کنارم اونا که مارو شکستنخورشید منی! با هر صبحبه هوای تو پا می شم! تو با من باشی، همیشهفاتح قله ها می شم! خداروشکر که هستی! خداروشکر که هستم! تا تهِ این ابدیت دستاتو بذار توو دستم! من به شکرانه ی عشقتهمه دنیارو می بخشم! هستی و روشنم از تو عاشقانه می درخشم...◽شاعر: سیامک ...
*-یه تئوری ایتالیایی هست کِ میگه :شاید عشق همون حسیه که قلب هاتونو با هم عوض میکنید، بیقرار میشید وبرای همینه که بدون هم حس بدی دارید، چون بدن میخواد که قلب اصلیش کنارش باشه!(:💙′📖′...
کنارت من خدا را دوست دارم! ضمیر جمع «ما» را دوست دارم! صدایم کن شبیه روز اولکه آن حال و هوا را دوست دارم!تو باشی، چتر باشد، زیر بارانتمام کوچه ها را دوست دارم! میان چشمک و آن خنده ها بود کسی گفت این دوتا را دوست دارم! منم مجنون ترین شاعر در این شهرهنوز این ادعا را دوست دارم! 🟪 شاعر: سیامک عشقعلی...
-یه استاد داشتیم یه روزازش سوال شُد:±چطورنشون بدم کِ دوسش دارم؟!گفت:‹ چشم هافریادمیزنن . . ›اگه،فهمید،یاتوچشمات مشکل داره یا؛دوسش نداری ویااینکه کلا طرف خودشبُزه کلاس ازخنده رفت رو هوا . .یه دانشجو بلندشدگفت:سماخوب به چشمام نگاه کن♥️′📃′ : )!...
- گفتم کِ : یه وقت با خودت نگفتی ما تو این سیاهی موهات غرق می شیم و دیگم راه نجاتی واسمون باقی نمی مونه؟!خندیدُ گفت : خب منم همینو می خوام دیگه می خوام هیچ راه نجاتی نداشته باشی ازم گفتم : کجای کاری بابا خیلی وقته دیگه راهی نداریم به جز تو انگاری همه شکل تو شدن ، همه چیز شده تو . . حتی تو صورت آدما دنبال شکل توام من خیلی وقته که دیگه از تو راه نجاتی ندارم جز آغوشت . .💚: )′!...
مجنون با انگشت روی ِخاک مینوشت . .لیلی ؛ لیلی . .پرسیدند چه میکنی؟!گفت: چون میسر نیست مرا کام او ؛عشق بازی میکنم با نام او !(:± اینجوری باید عاشق بود!💜🗞...
- عمیقاًدلم یه خیابون گردی می خواد . .بلال داغ وهوایِ سردوشیشه یِ بخارگرفته . .لباس چارخونه وپاییزوخیابون ولیعصرازاون شبایِ تکرارنشدنی که ازیه مسیرِپُرترافیک میره تابیشتردستاتوبگیره وعمیق تر خنده هاتو بشنوه . . : )!...
گل های دشت دامنت را دوست دارم! بوی خوش پیراهنت را دوست دارم! باید بخندی روز و شب در چشم هایمشیرینیِ خندیدنت را دوست دارم!من موج هستم رو به آغوشت همیشهای ساحل زیبا تنت را دوست دارم! این روسری زیباست تنها بر سر تومن رنگ لاک ناخنت را دوست دارم! خوشبخت بودن را برایم زنده کردیخانم من! زن بودنت را دوست دارم! 🟪 شاعر: سیامک عشقعلی...
موهایت را باز می کنی آینه از زیبایی اتو من از شعر؛ سر می روم!🟦 سیامک عشقعلی...
روی چون ماه تو دزدیده قرار از شب من نیستی باخبر از قصه ی تاب و تب من قبله ام چشم سیاهت! شده ام بنده ی توکافرم کرده ای ای دلبرِ لا مذهب من! 🟥 شاعر: سیامک عشقعلی...
پنجره ی چشم هایت را هرروز صبح با بوسه وا می کنم به خورشید! تا عشق بتابی...زیبای من! 🟦 سیامک عشقعلی...
با هزاران چشم گاهی بد مراقب هستی و دزد اما پیش چشمت منزلت را می برد! عشق مثل آسمان آبی ست از هرجای شهر یک نفر یک روز می آید دلت را می برد! 🟩 شاعر: سیامک عشقعلی...
هرلحظه ی این زنده بودن باتو زیباستخوشحالی بی وقفه ی من باتو زیباستمن یک مخاطب در جهان دارم تو هستیخانم! اصلا شعر گفتن باتو زیباستوقتی تو باشی من خدا را دوست دارمآرامش این روزها را دوست دارمیادت می آید بار اول با خجالتگفتم: ببخشیدا! شما را دوست دارم...باید خودت را از دو چشمانم ببینییک جور دیگر دلربایی! دلنشینی! شعری پر از عشقم مرا باید بخوانیگل می کنم شاید نگاهم را بچینیگاهی کنارت غرق رودرباسی ام مندلنازکم دیگر ببخش...
هلال ماه را با خنده چیدندکمان ابرو هایت را کشیدندتمام آسمان تعطیل شد چونتو را با بوسه و ناز آفریدند▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
توو اقیانوس چشمات غرق عشقمتو می خندی، خوشی آغاز می شه! صدام کن بشکفم! زیبا شم از نور!صدام کن از همیشه تا همیشه!صدام کن تا جنونم گُر بگیرهصدام کن تا که تفسیر تو باشمصدام کن تا وفور بوسه تا عشقمی خوام هرلحظه درگیر تو باشم! حضورت قبله ی دنیامه هرروز بهت رو می کنم در هر ترانهتویی خانم قلب عاشق منکنارت، با تو هستم شاعرانه! تو زیبایی! نجیبی! با شکوهی!تو یک آرامش بی وقفه خوبی!شمال سبز روزایِ همیشههوای گرم از عشق جنوبی...
لطیف مثل گل پر از بهانه و ناز استگرفته اند از تنش گلاب قمصر رانگاه او غزل، لبش وفور زیباییخدا چه شاعرانه خلق کرده دلبر را! 🟪 شاعر: سیامک عشقعلی...
بوسه های گرمنگاهت را به من بدوزدر سوز بیقرار این زمستان مرموز.که گرم است هنوزآن بوسه های دلسوزدر این خزان سرد و جانسوز.نگاهت را به من بدوز.حسن سهرابی...
در فیزیک من یک کمیتم که یکای آن توییدر شیمی ما دو الکترونیم حول هسته ی عشقدر هندسه ما دو ضلعیم از یک زاویهدر ریاضیات من حدیم که در بی نهایت همگرایی میکند به تودر جغرافیا من یک جزیره ام از هر طرف منحصر به تودر معارف دین من توییو در ادبیات من رمانتیک ترین گزاره از گزاره های نهاد تو ام❤️. #مهسا_نوشت...
مژه هایت نه کار کمال الملک نقاش استنه لبهایت اثر دستهای پیکاسومعادله ی فیزیک دستانت هم به عقل انیشتین نمی رسداز عدالت چشمانت چه بگویم؟!شبیه عدل امیر کبیر خیرهیچ کجا نمی توان آن را پیدا کردنه الان نه عهد قجرنه حتی آیندهنه هیچ پادشاه و رجالیو بازرگان و عوام الناسیزیبایت را درک نخواهند کرد.و من بسیار خوشحالمکه خدا شما را آفرید برای قلب من....
باعشق تو دونستم واسه یه دل عاشق / از لحظه عاشقی سخت میگذره دقایق...
مرگ برای من چندان سخت نیستاگر با نبودنت مقایسه کنمبه مراتب نبودنت سخت تروحشت ناک تر استترجیح می دهم نفس نباشدولیتو باشی......
یه دونه از اینا که صداشون میکنیمیگن * جان دلم *نیازمندیم!...
اونجا که حافظ میگه* تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد*بارها تو دلش زار زده که*ولی تو قول داده بودی...*...