سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
خنده بر لبهای تو هر وقت جاری می شودحال واحوال دلم سبز و بهاری می شوداشک شوقم می چکد هربار می بینم توراتو میایی گونه هایم آبیاری می شوداز بلور چشم تو ، ای در نگاهت آفتابباز صحن قلب من آیینه کاری می شوداز کنار عشق نابم ساده نگذر هیچ وقتمیروی روحم لبالب زخم کاری میشودبس که دارم روز و شب دلشوره ی دیدار تو لحظه ها لبریز از چشم انتظاری می شودهر کجا که می روی برگرد پیشم زودِ زودکار من با رفتنت لحظه شماری می شود...
بمب خنده ات، غم هایم را ترکاند، تا از لا به لای خاکسترش ، شادی بروید. حجت اله حبیبی...
می خندم ، به دنیایی که چیزی برای خنده ندارد .حجت اله حبیبی...
گریه داغی است بر دل و خنده مِهری بر لب .حجت اله حبیبی...
خنده ات را می خرم با اشک چشمم، بی شمار ای دل دیوانه تا صبح پرستو ها ببار .حجت اله حبیبی...
وقتی میخنده،احساس میکنم خدا قلبمو نوازش میکنه!...
خنده ببارد به لبتای همه خوشبختی من...
صبح آمد،خنده ات جاریست، لبخندت بخیر......
زِ لبت نبات خیزدچو به خنده بَرگشایی!...
خنده یک داروی تقویتی است، تسکینی برای درد....
از پی هر گریه آخر خنده ای است....
بیا به جنگ تن به تنشلیک خنده از تو ،رگبار بوسه با من ......
هنوز غصه خود را به خنده پنهان کنبخند...گر چه تو با خنده هم غمانگیزی......
من و تو غرق سکوتیم وسخن خاموش استخنده آغازگر راز و نیاز است بخند...
کمک کنین ای آدما،فصلا زمستونی شدنخنده کمه روی لبا،باز چشا بارونی شدن...
آرزویم همه سر سبزی توستدایم از خنده لبانت لبریزدامنت پرگل باد....
بعضی روزها انگار آمده اند تقاص خنده های دیروزمان را بگیرند...
بعضی وقتها فراموش میکنم که با خنده ، خیلی کارها میشود کرد ......
بعضی ها خنده رو لبشونهاما دلشون هیروشیماست......
سبحه بر کف،توبه بر لب،دل پر از ذوق گناه معصیت را خنده می آید ز استغفار ما...
ازخنده ات همین مانده برایم یک البوم عکس...
دهان صبح پر از خنده دیدم و گفتمغنیمت است در این روزگار خندیدن...
گُل از پیراهنت چینم که زلف شب بیارایمچراغ از خندهات گیرم که راه صبح بگشایم...
تارو مارم کرده ای با فرم و چال گونه ات لا به لای خنده ات چنگیز را می آوری...
چراغ از خنده ات گیرم که راه صبح بگشایم...
میخندی و با خندهی تو غرق امیدمپس فکر گزافیست که همدرد نباشی........
شده از درد بخندی که نبارد چشمت؟من در این خنده ی پر غصه مهارت دارم......
دست تو با گورکن انگار در یک کاسه بودنامهی مرگ مرا با خنده امضا میکنی......
برای تو از ته دل تموم آرزوم اینهروی قشنگیه لباتهمیشه خنده بشینه...
چو تو خنده بر گشایی زلبت نبات خیزد چو تو خنده بر گشایی...
باید کسی باشد که دل آدم برای خنده از ته دلش، هزار بار و بیشتر هم برود️️️...
خندههایتهمان حسِ خوشبختیست️️️️...
خنده را معنی به سرمستی مکن ، آنکه میخندد غمش بی انتهاست.....
بخند جان و جهان،چون مقام خنده تو راست..!...
بوسههای تو بی نقصخندههای تو کامل...
تو خنده روى لب من و براى قلب منى.️️️...
کاش چون آینه روشن میشددلم از نقش تو و خندهی تو ......
مثلا خنده تو قاتل جانم بشوداین دل انگیز ترینقتل جهان خواهد شد!...
می رود عمر ولی ، خنده به لب باید زیست!...
معطر می کنی با خنده ات حال و هوایم را... ️...
من عشق رو تو صدای خندش پیدا کردم ......
گر لبی پر خنده داری با خود و با دیگرانعاقبت دست طبیعت اشکبارت میکند...
حس قشنگیه وقتی صدای قهقه خنده هاش فضای خونه رو پر کنه .....
اردیبهشت کمی از بهشت است خنده های تو اما تمامش...
توام اگه.. خنده های خودت رو میدیدی عاشق خودت میشدی.!...
خنده رسوا می نماید پسته ی بی مغز را...
صبح در خانه ی مامنتظر خنده ی توست وقت آن استکه خورشید️ مجدد باشی...
کسی که روح شادی دارد، همیشه وسیله خوبی برای شادمانی و خنده پیدا می کند....
خنده ی خشکی به لب دارم ولی بارانی امظاهری آرام دارد باطن طوفانی ام...
می رود عمرولیخنده به لب باید زیست!...