پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پشت نویسی کارت عروسی حیف نون : حاج حسینعلی و خانواده محترم بجز کرمعلی کثافت بی پدر و مادرخاک توسرتون با اون بچه بزرگ کردنتون!اصلأ نمیخواد بیاین...
سرنوشت ما را به سمت هم آورد و عشق پیوند ما را تا ابد تضمین خواهد کرد. افسانه ها حقیقت پیدا کرده اندما داریم ازدواج می کنیم، حضور شما در مراسم ازدواج ما باعث خوشحالیهدر زمان … و مکان …عروس و داماد...
هارمونی عشق با ملودی زندگی تلاقی پیدا کرده و آواز عشق زیبای ما را خلق کرده است.لطفا برای جشن ازدواج عروس و داماد در تاریخ () و مکان () ما را همراهی کنید....
عشق واقعی ابدی و بی پایان استعروس و دامادصمیمانه شما را به بخشی از روز عروسی شان دعوت می کنندما را در این شادی همراهی کنیدزمان …مکان …...
ما با هم اسم های خود را روی شن و ماسه ها نوشتیمو امواج دریا آن ها را شستآن ها را روی قلب های مان نوشتیمتا برای همیشه آن جا بماندنام عروسونام داماداز شما دعوت می کنند که آن ها را در مراسم عروسی شان همراهی کنیدزمان …مکان …...
دو قلب، دو روح، عشقی جاودانهاگر در روز عروسی مان ما را همراهی کنید باعث خوشحالی ما خواهید شدنام عروسونام داماددر زمان ….مکان …با هم ازدواج می کنند....
روزی روزگاری پسری بود که دختری را دوست داشتو خنده دختر سوالی بود کهکه پسر می خواست تمام زندگی اش را به پاسخ دادن به آن بگذراند!نام عروسونام دامادروز ... ...را برای اولین روز زندگی جدیدشان انتخاب کرده اند.مکان …...
هر روز تازه و نو استوقتی می دانم آن را با تو خواهم گذراند …نام عروسونام دامادبه ما افتخار حضورتان را بدهیددرزمان ….مکان …....
روز اول زندگی شان راروز...، ... انتخاب کرده اندشما نیز دعوت شده اید تادر شادی آن هاو در لحظه ای که پیوند زناشویی آن ها بسته می شودسهیم باشید!زمان …مکان …...
کار می کنیبازی می کنیو سپس …. یک روز عشق اتفاق می افتد!نام عروسونام داماداز شما دعوت می کنند کهشاهد یکی از عاشقانه ترین زندگی ها باشیددرزمان ….مکان …....
نام عروسونام دامادبه همراه خانواده های خوداز شما دعوت می کنیمکه در شروع زندگی جدیدمانزمانی که پیمان زناشویی می بندیمما را همراهی کنیدزمان …مکان …...
در پیشگاه حجت محض زمان مهدی(عج)منجی جهانمنتدار حضور شمائیم....
با دو قلب لبریز از عشق و محبت در عطر بوی گلها در پر شکوهترین شب زندگی خود بزمی ترتیب داده اندمقدم گلبارتان را به دیده منت ارج می نهیم...
خوشا به بخت بلندمکه در کنار منی …...
هم قسم شدیم به معراج عشق سفر کنیمآنجا که نور مهربانی نوید رقص پروانه ها باشدبا مهر حضور خویش درخشش محفل ما باشید…...
پیوندمان نسیم تفاهم و دوستی رابرعرصه ی مصفای زندگی می پراکندما آغازین با هم زیستن راجشن میگیریم.حضور شما عطر صفا و مهربانی محفل ماست...
به سنت عشق گرد هم می آئیمآنجا که دوست داشتن تنها کلام زندگیست...
بهای عشق چیست بجز عشق؟بهم رسیدن یعنی آغازبا هم ماندن یعنی زندگیزندگی با عشق یعنی کامیابیمارا دراین آغاز همراه باشید...
کنارآشیان تومن آشیانه میکنمفضای آشیانه راپرازترانه میکنمکسی سوال میکندبه خاطر چه زنده ایومن برای زندگی تورابهانه میکنم...
الهه عشق به انسانها آموخت که عاشقانه زندگی کنند و با پیوند همیشه پایداری که سوگندش را در قلبهایشان جاودانه کرده اند به هم در آمیزند و یکی شوند،چه شادمانه است تکرار فریاد گونه ی این قسم!...
دعوت کن از سرچشمه ها،گلپونه هارواز دشت ها از دره ها،بابونه هاروبسپار بارون رو سر ما گل بریزه“بادا مبارک” از لب بلبل بریزهخورشید باشه،ابر باشه،ماه باشههر غنچه ای با جشن ما همراه باشهبفرست این شعرو به هر کس آشناتهباید پر شادی کنیم این خونه هارو...
چه زیبا گره خورد بخت من با تو..خدایا کورش کن…با دست که هیچ با دندان هم باز نشود……...
گل در بر و مِی در کف و معشوق به کام استسُلطان جهانم به چنین روز غلام استگو شمع میارید دراین جمع که امشبدر مجلس ما ماهِ رُخ دوست تمام است...
کنار اشیانه ی تو اشیانه میکنمفضای اشیانه را پر از ترانه می کنمکسی سوال می کند به خاطر چه زنده ای؟و من برای زندگی تو را بهانه میکنم....
روزگار به ما آموخت که عشق ما هدیه آسمانی ستکنار هم ماندن وفای آسمانی ستعهد ما تا ابد کنار پرتو ستاره هابا یاد عشق،جاودانی ست....
آمده ایم تا باز کنیم، دفتر عشقمان راآمده ایم آغاز کنیم، ره جاودانمان رادراین گیتیکنار همعاشقانه با هم می سراییمشعر وصالمان را...
بوی بهار میآیدصدای باران میآیدترانه ی عاشقانه قلبمانبا خاطرات نگاهمان میآیداین وصال عاشقانه ماتا رسیدن به ستاره هامیماند....
خانه ای میسازیم در بلندای بهاربر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که ازآن عشق خدا میرویداز احساس گل سرخ مدد میگیریم.و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما میگردد....
عشق بهانه آغاز بود آغاز قشنگترین صبحدمان زندگیعشق بهانه سبز با هم زیستن بودو اینک وصال…بارش خوشبختی است بر آشیان عاشق ترین دست هارونق بهاری ترین ثانیه های زندگی ما باشید...
خانه کوچک مارویائیستکه دران خاطرها رنگارنگیاد ان روز که با هم باشیمشاد از آن لحظه با هم بودنپای کوبان وگل افشان درراهچشم داریم که شماهم باما...
محفلی ساختهایم روشن از پرتو مهر سایبانش گل سرخبیریا همچو سپهرما در این محفل انس، در عبادتکده نورانی خودشوق روحانی دیدار تو در دل داریم...
در میان همه گلهای نجیب گل مریم چیدمو در این محفل عشق با دوصد شاخه یاسمقدم پاک شما یاران را همه گل میکاریم....
قلب من و تو راپیوند جاودانه مهری است در نهانپیوند جاودانه ما ناگسسته بادتا آخرین دم از نفس واپسین ما این مهر بسته باد...
مرا به رجعت خورشید باور است هنوزدل بستهایم به صبح سپید، به سپیدی بلندترین تیله خورشیددل بستهایم به زندگی، با ما باشید.....
.آغاز میکنیم زیستن راپیوستنو یکی شدن رالطف حضور شما در جشن این آغاز مایه شادی ما خواهد بود...
دست در دست هم نهادهایم و سفره دوستی را دردشت آرزوها گستراندهایم تا هر خاطرهای را بهزیبایی در دلها بیاوریمکه زندگی تنها یادگاری از محبت استشوق فشردن دستان شما برایمان انتظاری است شیرین...
.خانهای ساختهایم سایبانش همه عشقزیر پا فرش غرور در حصارش همه تکرار صفاما در این جمع لطیفلطف دیدار تو را میطلبیم...
بار سفر بستهایم به قصد دریای همدلیدر پگاه آغازین این سفر همراهمان باشید....
خدایا به هر آنکه دوست میداری بیاموز که:عشق از زندگی کردن بهتر استو به هرآنکه دوستتر میداری بچشان که:دوست داشتن از عشق هم برتر است.....
آغاز زندگی نوین خویش را جشن میگیرندحضور شما در این جمع نشانه پاکترین محبتهاست....
لانهای ساختهاند با گل یاس سفیددر فراسوی بهار، ما ترا میخوانیم تا به لطف قدمتاین دل کوچک ما گل به دامن بشوددر انتظاریمبا گل حضور خودمحفل آرای سرور ما باشید...
من و او هم سفری یک دل و یک دانه شدیمهم ره دلشدگان راهی میخانه شدیمقدمی رنجه کنید و در ما بگشاییدطرب اینجاست بیایید که پیمانه شدیم....
.دلمان می خواهد با نسیم سحریشاخه ای از گل یاسبوته ای از گل مریمبغلی از گل از گل سرخهمه را دسته کنیمبرگیریم و بسازیم سبدی از پر طاووس سپیدتا دهیم مژده بر آنان که در این بزم به ما پیوندند....
یادتونه بچه بودیم می گفتینایشاا…عروسیتونحالا وقتشه تشریف بیارید!....
از دورترین فاصله ها به هم رسیدیم و تا اوج بودن با همیمبهای عشق چیست به جز عشقبه هم رسیدن یعنی آغازباهم ماندن یعنی زندگیزندگی با عشق یعنی کامیابیپایان هر رفتن رسیدن استو ما اکنون به نقطهای رسیدهایم که آغاز یک رفتن استدر این آغاز همسفر ما باشید...
عشق بهانه ی آغاز بود آغاز قشنگترین صبحدمان زندگیعشق بهانه ی سبز با هم زیستن بودو اینک وصال…بارش خوشبختی است بر آشیان عاشق ترین دستهارونق بهاری ترین ثانیه های زندگی ما باشید...
……و…….خانه ای میسازیم در بلندای بهاربر درخت احساس روی گلبرگ گل نسترنی که از آن عشق خدا می رویداز احساس گل سرخ مدد می گیریم.و دل کوچکمان خشنود ز دیدار شما می گردد....
” باز کن پنچره را من تو را خواهم بردبه سر رود خروشان حیاتآب این رود به سرچشمه نمیگردد بازبهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز “...
سخن از پیوند سست دو نامو هم آغوشی در اوراق کهنه یک دفتر نیستسخن از گیسوی خوشبخت من استسخن از دستان عاشق ماستکه پلی از پیغام عطر و نور و نسیمبر فراز شبها ساخته اند...
آری آغاز دوست داشتن استگر چه پایان راه ناپیداستمن به پایان دگر نیندیشمکه همین دوست داشتن زیباست...