متن نابودی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نابودی
دریا قادر
خانم "دریا قادر" (به کُردی: دەریا قادر)، شاعر و مترجم و روزنامهنویس کرد، مشهور به "دریا خوشنام" (به کُردی: دەریا خۆشناو)، زادهی شهر رانیه در اقلیم کردستان است.
پدرش "قادر خوشنام" (به کُردی: قادر خۆشناو) از پیشمرگههای مشهور کُرد بود.
وی اکنون سالهاست در کشور نروژ زندگی میکند....
آتشفشان شد خاکدان، این میکُشد، آن میبَرَد
یا رب برآر از کعبهات، آن منجیِ داد و خَرَد
باشد که روزی همدلی، آید میانِ مردمان
زود آی ای صبحِ ازل، ای مرهمِ قلبِ بشر
به گردابی در افتادم که از آن ناگزیری نیست
مرا تا مرز نابودی کِشد امواج موهایت
ما را از آتش جهنم نترسانیـב
ما با زخم از ر؋ـیق آتش گر؋ـتیم ..
جهنم بـבتر از نمک ریختن روے زخم ڪ نیست..
چقدر ناگهان همه دنیای یک آدم
در یک روز تنها در چند ساعت
از بین میرود تمام رویاها و تمام آرزو هایی که چیزی نمانده بود تبدیل به واقعیت شوند به ناگهان ناپدید میشوند و جای خود را به غم و احساس ناباوری میدهند
چقدر راحت یک انسان از اوج...
در انتهای کتاب هستی؛
همه ی مسافرانِ قطار زندگی
به ایستگاهِ نابودی خواهند رسید!
و در آن زمان بوق قطار؛
چه بی اندازه آلوده به بی وفایی ست!