بیو احساسی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات بیو احساسی
عشق،
پرنده ای است
که در آسمانِ پاییز پر می کشد
با هر ضربان،
بال هایش
نسیمی از یاد تو را
به قلبم می آورد. ...
فیروزه سمیعی
آشنا می شوی
در صدای خنده ها
در طنین قدم های کنار هم
در خیابان های شب زده
عادت می کنی
به عطر حضور
به گرمای دست ها
به زمزمه های آرام...
و ناگهان
تغییر می کنند
چهره ها
صداها
آرام آرام
غریبه می شوند.
تغییر می کنی
خودت هم ...
به خیابان که میروی دلشوره میگیرم. راستش را بخواهی میترسم!
مبادا از لای آن همه چشمی که تورا میبیند،کسی تو را نگاه کند و یا در خیال خودش تو را ببوسد.
مبادا هنگام بوییدن عطرت چشم هایش را ببندد و یا تورا به دیگری نشان دهد.
مبادا کسی غیر از...
در پس همهمه این همه درد
لای این زخم عمیق
پشت هرگریه و شب بیداری
تو مرا زنده نگه میداری....
دنیاکیانی
ویرایش شده
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه درد پنهان ای خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن...
ویرایش شده
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه درد پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا...
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه یک غم پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا کردن...
نام غزل: دلدادگی
هرکسی دارد به سینه یک غم پنهان خدا
درد قلب ما که شد دلدادگی نزد شما
درد بی درمان که درمانی ندارد غیر عشق
درد ما درمان ما تنها تویی ای عشق ما
عاشقانه کن صدایم عشق من ای نازنین
می تپد قلبم برای آن صدا کردن...
گفتی که با تو دلم/ لبریزِ عاطفه اَست/
بودن، کنارِ دلت/ جانخیزِ عاطفه اَست/
از خاطرم نرود/ حرفی که گفته ای و/
گلهای سرخِ جنون/ بر میزِ عاطفه اَست
زهرا حکیمی بافقی
بندی از یک چهارپاره
نام شعر: کجایی؟
این مَنِ بی تو
من نیست
پس کیست؟
خودم هم نمیدانم
که آن چیست؟
که درون مرا میخورد
و تفاله اش را به بیرون
پرت می کند
این مَنِ بی تو
من نیست
هیچ نیست
جز سرگردانی مطلق
می چرخد دنیای بی تو دور سرم
اما تو...
ای عشق !
دَمی
بگذر
از این کوچه ی ما !؟
حجت اله حبیبی
وعده گاه من و تو،
کُنج لب های گل داودی...
حجت اله حبیبی
باشد برو به هر جایی که
باد تو را برد برو
اما یادت باشد که
بدون من جایی نری
مجیدمحمدی(تنها)
نام شعر:باد
به فرض اینکه خورشید غروب کند
به فرض اینکه ماه طلوع کند
این دل من از دل تو دل نمیکند
پس بخوان سرود عاشقانه را
و بده به دست نسیم تا به گوشم
مژده دهد سرود عشق هامان را
مجید محمدی(تنها)
نام شعر:سرود عاشقانه
تخلص شاعر:تنها
آرزویم دیدن یک آرزوست.
حجت اله حبیبی
تو همانی تو همان!
اتفاق خوبی...
که یقینا روزی...
بین آشفتگی این همه فکر!
در دلم می افتی.
من
نیاموختم ،
فکر کردن را ،
مگر به تو....
حجت اله حبیبی
تلخ است،
دیدن تو با دیگری
وقتی ،
آرام می پیچی ،
که مرا نبینی
نه
تا تو را نبینم
حجت اله حبیبی
محبوب من:
سرانجام روزی پازل بودنت را کامل خواهم کرد.حتی اگر مجبور باشم وجودم را برای تکمیلش تکه تکه کنم...
دنیاکیانی
نامت را به تمام شعرهایم یاد داده ام
از چشم هایت زیاد برایشان گفته ام
آنها بهتر از من با تو آشنایند
شعری که تو را نمی شناسد
مال من نیست
🖊دنیاکیانی