با این دل ماتم زده آواز چه سازم؟!
من شکفتن ها را میشنوم و جویبار از آن سوی زمان میگذرد ...
وای بر من / تو همانی که امیدم بودی!؟
مثل ابرای زمستون دلم از گریه پره شیشه ی نازک دل منتظر تلنگر...
درد دارد همیشه دل کندن درد دارد تمام پایان ها
یار جستم که غم از خاطر غمگین ببرد نه که جان کاهد و دل خون کندو دین ببرد
همه سر خوش از وصالت/ من و حسرت خیالت همه را شراب دادی و مرا سراب دادی
ستارهها نهفتم در آسمان ابری دلم گرفته، ای دوست! هوای گریه با من . . .
خوش به حال انار ها و انجیر ها دلتنگ که می شوند می ترکند
آدما زود فراموش میشن ، تقصیر از آدم ها نیس دوست داشتن ها دروغه !
معلم میدانست،فاصله چه به روزمان می آورد که به خط فاصله میگفت خط تیره
بی تو تاریک نشستم تو چراغ که شدی ؟!
و دلی که میگیرد ، بی هیچ دلداری....:)
با تو چه زندگیایی که تو رویاهام نداشتم