سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
تیره گی ها که گذشت فصل گل دادن ماست آریا ابراهیمی...
دلم هوایِ شکفتن داردمرا ببوس و بهارانم کن...
وقت آن شد که به گل، حکم شکفتن بدهی! ای سرانگشت تو آغاز گل افشانی ها!...
آنه ! تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت ، وقتی روشنی چشمهایت ، در پشت پرده های مه آلود اندوه ، پنهان بود. با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات ، از تنهایی معصومانه دستهایت ، آیا می دانی که در هجوم دردها و غم هایت ، و در گیر و دار ملال آور دوران زنگی ات ، حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود ؟ آنه ! اکنون آمده ام تا دستهایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری ، در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی ، و آینک آنه ! شکفتن و سبز شدن در انتظار تو...
صفای گل و برگ در دلی می روید که در پهنای خاکش شور شکفتن داردبهنوش ولیزاده...
من از تو سرشارممانند فهم گیاه از هوای شکفتنمانند ذهن سکوتاز بلوغ یک آواز...جلال پراذرانسفیر اهدای عضو...
عزیزم ، زیباترین لحظه زندگیم را صرف با تو بودن میکنم و شکفتن زیبایت را در چنین روزی ، تبریک میگویم . زاد روزت مبارک...
تقدیم به کسی که شکفتن هیچ گلی زیباتر از لبخند او نیست خواهر عزیزم...
صبح شدهچشم که می گشایی به تو لبخند می زند زندگیطلوعی دوباره و فرصتی دوباره برای شکفتنخستگیت را تکانده ایبرخیز که باید آغاز کنی دوباره...
اولین روز مهر، روز مهرورزی است، روز آفتاب، روز شکفتن احساس، روز زمزمه و لبخند، روز آشنایی دانش آموزان با کتاب و معلم و دنیای تازه. باز گشایی مدارس مبارک باد...
صدای گام هایی کوچک به گوش می رسد؛ صدای شکفتن و جوانه زدن، صدای رویش و رُستن، صدای پای بهار، صدای پای مدرسه می آید. بهار دانش مبارک...
شکفتن گل زیبایم در دشتی از یاسهای مهربانیبا آرزوی روشنترین فرداها برای تو دختر مهربانمروزت مبارک عزیزم...
من شکفتن ها را میشنومو جویبار از آن سوی زمان میگذرد ......