دوشنبه , ۲۳ مهر ۱۴۰۳
در چال گونه های زیبایت غرق میشوم...
آدمی که غرق شود قطعا می میردچه در دریاچه در رویا.......
دلگیرم از کسی که مرا غرق خودش کرد اما نجاتم نداد…...
نگاهت غرق می کند مرا و من این غرق شدن را دوست دارم...
به هیچکس اعتماد نکنآبی که امروز بهت جون میدهفردا میتونه تو رو غرق کنه......
بگو کسی نجاتم ندهد من غرق تماشای لبخند تو ام.....
پارادوڪس یعنى چشماش آبى نبود اما منو تو نگاهش غرق ڪرد...!️️️...
آرامش دریا را میخواهمهر که ناراحتم کرددر بی تفاوتی هایم غرقش کنم .....
دل به دل راه نداردکه به عینی دیدمدل من غرق در آشوب ولبش خندان بود...
تو چشمای کسی غرق شدیم که خودش داشت به سمت یکی دیگه شنا می کرد!...
در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد...
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/بادکابوس های ساحل را می شمرد....
مه/ تا دید/ غرق راه رفتنت شده ام/ ترا/ در خودش /گم کرد....
من چنان غرق شدم در توکه پیدا شدنم ممکن نیست...!!...
مى روم گوشه ى تنهایى خود غرق شومآنچنانى که نباشد اثرى از خبرم...
تو باید بدانیدست هایی که غرق می شوندبرای خداحافظی تکان نمی خورند...
پدر دستم بگیرکه بی تو غرق در اندوهم...
تو را دوست دارمو قلبم باتلاقی ستکه هرچه را دوست می داردغرق می کند...
غرق آغوش کسی باش که او جان تو باشد..!!️️️...
بگو چه کنم با این همه پناهنده که در من غرق شده اند؟...
حسابی غرقِ فکرتَم حسابی عاشِقت شدم!️️️️...
تو را غرق میکردم در نگاهماگر می دانستم میروی...
از دریا آموختمهر که از حدش گذشت غرقش کنم......
در هیاهوی شهر همغرقِ آرامش تو ️ام...
غرق غمدلم به سینه می تپدبا تو بی قرار و بی تو بی قرار......