شعرکوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعرکوتاه
در محیط کاغذ
تاب می خورد اندیشه ام
نرسیده/ به پیچ موهایت
سطر ها
زبان در می آورند ...
مهری چراغی (موژان)
موژان (م.چ)
همراهش باشی و
همراهت نباشد
سایه ها
همیشه خود را بغل می کنند
در سینوسِ صفرِ خاک،
اسیر است رودخانه
ماهی ها
جوابِ سلامِ آب را نمی دهند
کمی اکالیپتوس لطفاً !!
آرمان پرناک
آنقدر پُرم از تو، که بارم نکنی
آنقدر شبم تیره، که تارم نکنی
یکبار نشد، قلب مرا گرم کنی
یکبار نشد، ابر بهارم نکنی
(آرمان پرناک)
نمی دانم
منظره پشت پنجره
به انتظار چه نشسته؟!
چه می فهمد که انتظار
ارواح خانه را پریشان می کند.
کاش می دانست
کاش می رفت
کاش...
(آرمان پرناک)
مثل بوسه ی تبر بر تن درخت
عشق
همانقدر لطیف
همانقدر خشن
دیروزهای رفته وُ
امروزهای کسل
و فرداهای در راه مانده،
همگی متفق القول،
غم هجرانت را لبریز اند!
سعید فلاحی(زانا کوردستانی)
اتاقی تاریک وُ
حجمی از تنهایی
با خود درگیرم
از سقف
جز یاد تو
چه چیز می تواند پایین بیاید؟!
لیلا طیبی (رها)
وقتی،
کنارم نیستی؛
هر ثانیه کش پیدا می کند
به قدرِ یک قرن!
درکم می کنی؟!
لیلا طیبی (رها)
عاشقی
در آخرین زمستان
با کوهی از شعر
با قلمی
با دنیایی از گفته های ناگفته
سکوت عاشقانه ها را شکست
من همون دیونه ام دیونه ای که
یک عمریه غصه هاشو چال کرده
نوشته پاره کرده دردهاش رو
دائم ویار میوه های کال کرده
دیرگاهان دریائی بودم،
--آبی و بیکران--
مادر که مُرد، برکه شدم!
با سفرِ پدر؛
--خشکیدم!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
عطروُ طعمت را بگیر؛
از گل،
از سبزه،،
از نان،،،
از باران!
سردرگم شده ام،
--میان این همه عاشقانِ به \تو\
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)