دلتنگم و دیدار تو درمان من است
همه از کنارم گذشتند به جز *تو* که از درونم گذشتی...
هیچ کس برام *تو* نمیشه...
جانم به جان تو بسته است بگو جانم!
زمان چه می داند یک ساعت بی تو یعنی چقدر!
یه جوری ببوسم که معلق شیم تو هوا
مثل یک رویای خوش پا گرفتی تو شبام
اشتباه نکن نه زیبایی تو نه محبوبیت تو مرا مجذوب خود نکرد تنها آن هنگام که روح زخمی مرا بوسیدی من عاشقت شدم
دوست های صمیمی هیچ وقت از هم جدا نمیشن شاید از هم دور باشن ولی همیشه تو قلب هم هستن
چقد تو مهربونی آخه
این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش همیشه در چهره هایتان باقی بمانند! روز کودک مبارک
دلت که گرفت دیگر فرق نمی کند داری برای کدام دردت گریه می کنی!
موهایم را بباف... ای دستهایت گره گشای روزگارم
سکوت ، اینجا صدای تو هوا اینجا هوای تو پر از تکرار این حرفم دلم تنگه برای تو
تو از من دور و من دلتنگ
همسرم همسر تنهام شریک شادی و غمهام دل هوای خونه داره بی تو من خسته و تنهام
عاشق اون لحظه ام که بغلم می کنی
خدایا هم دوستام هم دشمنام هر چی واسم می خوان به خودشون بده
تو چشات فرق داره با همه به تو وابسته ام من یه عالمه
کوچه و خیابان/پر شده از آدمهایی که دیگر لازم نیست برای داشتنشان تلاش کنی اشاره ای کافیست! تو اما خاص باش... یک خاص دست نیافتنی...
پاییز فصل عاشق شدن است فصل زردی و سکوت چهره هاست فصل گریه...خیره ماندن... شب نشینی غم است فصل گیجی از نبود رنگ عشقت در میان بوته هاست
دوستت دارم بسیار بیشتر از آنچه در باورِ توست بسیار بیشتر از آنچه در توانِ من است
قرارمان فصل انگور شراب که شدم بیا تو جام بیاور / من جان هراسی نیست فقط تو خوش باش همین مرا کافیست
قانعم بیشتر ازاین چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست