رفیق خوب دنیا تو بهشت میکنه...
می دانی از وقتی دلبسته ات شده ام همه جا بوی بهشت می دهد؟
ذرات برف همچون بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند
بهشت چه کوچک میشود وقتی تو را در آغوش میگیرم.
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی
یه خانواده خوشبخت و شاد ، بهشت زودتر از موعد است
سلام دختر اردیبهشت ممنوعم نگاه آخر حوا . بهشت ممنوعم
فارغ ز بهشت و دوزَخ ای دل خوش باش با درد و غَمش که یار دیرینهٔ ماست ...
بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو باز نخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است .
هربار می خندی خدا که اون بالای بالا نشسته از خودش میپرسه: بهشت اینجا بود یا اونجا ...؟!
ذرات برف مانند بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت تو فقط قسمت من باشی و من قسمت تو ...
هم مسیر بهشت من و تو عشقِ جدا شده از دلهره ...
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اند من کافر همه شب با تو به آغوش کشم...!
دوزخ از تیرگٖی بخت درون من و توست دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
چه گناهی؟ تو مرا تنگ در آغوش بگیر تن تو عین بهشت است، جهنم با من…
رفیق خوب سنگ صبور غم هام دنیام با تو بهشته
وقتی تو زندگی زیاد از خود گذشتگی کنی؛ شاید اون دنیا بری بهشت، ولی تو این دنیا میری تیمارستان!!!
بهشت جای دوری نیست همان جاییست که تو باشی و من دست در دست هم...
موسیقی صدای تو آرزوییست که صبحها نوازشم کند و آفتاب نگاهت خواب را از من برباید و اینگونه است صبح های بهشت
یاد رُخسار تو را در دل نهان داریم ما در دلِ دوزخ بهشت جاودان داریم ما
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اند من کافر همه شب با تو به آغوش کشم
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشت تو فقط قسمت من باشی و من قسمت تو...!
اگر همه ی انسان ها به اندازه ی توانایی هایشان زیبایی تولید می کردند دیگر کسی سراغ بهشت را نمی گرفت