شنبه , ۱ دی ۱۴۰۳
سخت است که تنهایی خود رابچلانی تا چکه کندبی کسی از گوشه چشمت .. ....
تمام جهنم واقعیدر یک کلمه وجود دارد:تنهایی...
اونایی که سختیاشونو تنهایی از سر گذروندن، توی خوشی هاشون به کسی احتیاج ندارن...
منو خیلی وقته به هم عادت کردیم...
سرمای تنهایی به از گرمای دست ناکسان...
تنهایی یعنی تو دعوایی که مقصرش تو نیستی حتی خانوادتم پشتت نباشن......
از تنهایی،بمیر، ولی،زاپاس عشق کسی نشو.....️...
تنهایی چیزهای زیادی به انسان میآموزد اما تو نرو ، بگذار من نادان بمانم...
تنهاییت را بچسب...بیخیال آدمها...دل بستن به آدمها فقط درد دارد......
در غربت مرگ، بیم تنهایی نیستیاران عزیز آن طرف بیشترند...
کاش تنهایی پرنده بود...گاهی هم به کوچ فکر می کرد!...
سخت است که تنهایی خود را بچلانیتا چکه کند تنهایی از گوشه ی چشمت...
سرشارم از تنهاییو پنجره امضرب بارن نیست...
هوا هوای جداییهوای تنهاییست ......
من عاشق تنهایی ام تنها بشم اما تو باشی...
مخترع تنهایی کیه؟؟ بیاد ببینه من گند اختراعشو دراوردم...
مخترع تنهایی کیه؟؟ بیاد ببینه من گند اختراعشو درآوردم...
تنهایی نام دیگر پاییز استهر چه عمیق تربرگ ریزان خاطره هایت بیشتر......
گاهی تنهاییزیباترین اتفاق دنیاست......
تنهاییت را بچسببی خیال آدمها..وابستگی فقط درد دارد!!....
و اما عشق...تاوان مهیبِ تنهایی ست...️️️...
نیمکت/بو می کشد/تنهایی را/پارک/خیس شده است...
بعضی وقتا،شریک تمام خاطراتت تو زندگیفقط یه شماره خاموشه......
برّه باشیگرگ روحت میشوندگرگ باشیحسّ تنهایی شکارت میکند....
مداد/تنهایی را کلاغ پر می برد/کلمه ها به خط...
کنار قفسش...پرنده صدایش نزنیدداغ دلش تازه میشود......
نیستی در کنار من اما،بوی آغوش می دهد عکست...
از وسعت تنهایی ام آنقدر بگویمتنها کس من بودی و من هیچ کس تو...
- تنها زندگی میکنی؟+ نه، یاد کسی با من است......
تنهائیت را بچسب،وابستگی فقط درد دارد...بیخیال آدمها.......
به علت تنهاییبا هر کسی نپریدگرسنگی دلیل کافی برای خوردن هر آشغالی نیست...
خدایا یکی پیدا شه منو دوست داشته باشه....
تنهاتر شوی، تازه خودت میشوی …...
من همان مستِ خراب و تو همان زاهد شهر ما دوتا تا به ابد دشمن هم میمانیم...
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشدبگذاری برود! آه... به اصرار خودت...
گاهی تنهاییزیباترین اتفاق دنیاست....
اگه میخوای قوی باشی، یاد بگیر از تنهایی لذت ببری....
تو مگر در به دری خانه نداری ای بغضهمه شب/ سرزده مهمان گلویم هستی؟!...
در غربت مرگ بیم تنهایی نیستیاران عزیز آنطرف بیشترند...
شده آیا به کلنجار نشینی که چه شدمن به این درد پر ابهام دچارم هر شب...
ابردود سیگار خداستو باراناشکاهایش!به تنهایی آدم بر زمین میبارد...
تو از فصل پاییززیباتری...من از فصل پاییز تنها ترم...
تراژدی این نیست که تنها باشی، بلکه این است که نتوانی تنها باشی ......
تنهایی/ نام دیگر پاییز است/هرچه عمیق تر/ برگریزان خاطره هایت بیشتر...
تنهایی ام تکثیر می شودبی توچون بوی خزاندر ذهن پاییز...
از کسی خاطره دارمکه دیگه بر نمیگرده......
مرا زیستن بی تو، نامی نداردمگر مرگ منزندگی نام گیرد...
آه...... که در فراق اوهر قدمی است آتشی ............
قبلا تنها بودم زندگی می کردمحالا تنهام و به تو فکر می کنم!...
از حال من نپرس که دیوانه تر شدماز حال و روز تو چه خبر؟ عاقلی هنوز؟...