پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
حالا که دلت غرق تمنا شده استیا میلِ دلت دیدنِ گلها شده استبر دیدنِ من بیا،تورا می خوانمگلخانه ی دل برتو مهیا شده است...
بیخودی نیست که اسم گل ها را از اسم زن ها انتخاب کرده اند ، مثلا آقا هوشنگ جز یک سبیل پر پشت چه دارد که بتواند اسم یک گل باشد؟گل ظرافت دارد ، ظرافت در رنگ ، نقش و دیگری در بو ...زن ها هم همینندهمه ی گل ها آنقدر ها هم که باید زیبا نیستند ، و بعضی خیلی زیبا هستند و آنقدر که باید عطر خوشی از خودشان متصاعد نمی کنند ، یکی هم که زیباست و خوشبو شاید آنقدر ها عمر نکند ، زن ها همه شان گلِ گلند .یکی زیباست که چشم های همه را خیره می کند ،یکی مهرب...
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبتتو در میان گل ها چون گل میان خاری...
ای کاش که پروانه ی زیبا باشیم یا قاصدکی میان گلها باشیم سرشار ز عشق تا سحر در بُستان خنیاگر دل چو مرغ مینا باشیم بادصبا...
گلها و دلها چه شبیه اند. یک بار که پژمرده شوند دیگر به زندگی برنمی گردند.......
در مسیر کوچ بی پایانروزیکه باران می زند بر صخره ی عریانوقتیکه سوتک میشود هر شاخه ای در بادباید برایم زورقی باشی که با امواجراه سفر گیرم به سمت هر چه بادا باد====آواز رود و باد و باران با تو نزدیکستصدها چکاوک در کنارت لانه میسازندکبک و کبوتر، سار و تیهو از تو میگوینداز دست خوب و مهربانت دانه میگیرند====با هر سحر گویی که عطر تندی از پونههمراه خورشید از میان چشمه میجوشدآویشن است و مرزه و آلاله ای وحشیپروانه ای کز شهد گلها...
در هر طرفم صورت معصوم تو باشدچشمم هدف تیر تماشای تو باشدباغ شوی تا که روم دیدن گلهاگلها همه نقش رخ زیبای تو باشدباران که شود نم بکشد موی سیاهتبوی تنم از نرگس موهای تو باشدساحل بروی صید کنی کاش تو یکبارماهی شوم و دام به دریای تو باشدگر مست شوم پاره کنم پیرهنم راسر مستی ام از ساغر مینای تو باشد...
مریم باشد یا رز سرخگلایل باشد یا یاس بنفشفرقی نمی کند.زیباترین گل ها، گل های بازیگوشی اندکه در انتظار آمدن زنیدر پشت یک مرد پنهان می شوند!...
آهستهگریه نکنبگذار گلهابیدار شوند...
آنجا که عشقزبان مشترک گلها و گلوله هاستو هیچ خطیقلب زمین را مرز بندی نمی کند....
گلها امضای خدا بر روى زمین هستند. تقدیم به تو که زیباترین امضاى خدایى...
مردمی که گلها را دوست دارن خودشان از گلها دوست داشتنی ترند.روز ملی گل و گیاه گرامی باد...
گلها همه با اذن تو برخواسته انداز بهر ظهور تو خود آراسته اندمردم همه در لحظه تحویل، بی شکاول فرج تو را از خدا خواسته اند نوروز مبارک باد...
خدایادوستم داشته باش مثل پدری که دخترش رادختری که موهایش راموهایی که باد راو بادی که گلهای پیراهنم رادوست دارد...
کسی به فکر گلها نیستکسی به فکرماهیها نیستکسی نمیخواهدباور کند که باغچه دارد میمیردکه قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده استکه ذهن باغچه دارد آرام آراماز خاطرات سبز تهی می شودو حس باغچه انگارچیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست.حیاط خانه ی ما تنهاستحیاط خانه ی مادر انتظار بارش یک ابر ناشناسخمیازه میکشد...