متن دلدادگی عاشقانه

تو از من جدا نیستی، تو خودِ خودمی ...
مثل نفسی که بی‌صدا ولی حیاتی‌ست، تویی که تو تمام لحظه‌هام جاری‌ای.
گاهی فکر می‌کنم اگه تو نباشی، من هم نیستم.
نه چون نمی‌تونم، چون نمی‌خوام بدون تو حتی یه لحظه‌م رو زندگی کنم. تو تنها باقی مونده از منی، تو...

قلب خود گم کرده ام در لابه لای چشم تو.
هر چه میگردم نمیدانم کجا افتاده است.

نگارا توفیقی عطا فرما تا سرگشته کوی تو گردم و دل بشویم از  بندگی غیر تو تا جامه احرام برجسم و روحم زیبنده گردد

دیری اســت که تابیده به دل عشقِ نگاری

چون روشنی و نور پس از ظلمتِ شب ها

۰۰بَدَل به باد شدم، دلخوشم به اینکه فقط
مرا قلمرو گیسوی تو وطن شده است۰۰۰۱

زندگی در پی چشمان تو جریان دارد...



پلک بر هم بزنی زندگیم میپاشد...

به دریا میزنم دل را
نیازی نیست ساحل را
من از طوفان نمیترسم
چو آغوش تو را دارم