متن عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عاشقانه
تو را در واژه چگونه بیان ات کنم ؟
رنگ مهربانیِ چشمانت
عطرِ آشفتگیِ موهایت
تراوشِ مهرِ دستانت
و مخدرِ آوایِ صدایت
ترسم بگویم و شعر هم ، عاشق ات شود
🔹 [سردار ]
برای عطر بودنت
خنده های بی دلیل و طولانی ات
برای آغوش گرمت هنگام خستگی ام
نگاه های کنجکاوت ، در اولین دیدارت
برای حضورت در عمیق ترین نقطه ی وجودم
برایِ چشمهایت ، نگاهت
وقتی سکوت میکنی تا بفهمم
از طُ ممنونم
در وجود طُ طبیعتی است بکر
هوایی پاک و رودی خروشان
شالیزاری با طراوت...
گندم زاری پر از برکت..
آسمانی همیشه آبی
و دریایی زلال و آرام
چقدر وجود تو خوب است
هر کسی را بهر کاری ساختند
ما را بهر دیوانه گی
توفقط بخند
می پیچم
نسخه ی
دوست داشتنت را
از زمانی که به تو دل دادم، دیوانه ای بیش نیستم.
اما با تو دیوانگی هم ظاهر زیبایی پیدا کرده است!
و هیچکس نمیداند که من
ذره ذره نابود میشوم در این دیوانگی و روح زخمی ام، هرروز ناتوان تر میشود برای نگهداری جسم نیمه جانم...
صبح بخیرهایم را
برایت بوسه بوسه گلستان می کنم
تو فقط مرا عاشقانه تکرار کن
تا عطر بهار نارنج دوستت دارمهایم
را طوری برایت پیله پیله
پروانه می کنم
که تا خودِ شب
من باشم و تو باشی و
فدای تو شدن...
00/08/30
چند خط با تو زندگی کردم
من چه خوشبختم و حواست نیست
فاصله از دلت نمیگیرم
دوستت دارم و حواست نیست
فکر کردی تمام خواهد شد
با نبودت تمام خاطره ها!!
بیشتر از تمام آن ایام
من تو را دارم و حواست نیست
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
ظاهراً ایمان من در حلقه ی چشمان توست
هر دمی پلکی زدی کافر به دین خود شدم
برده ای عقل و به جایش تو جنون آورده ای
من در این عمق نگاهت از خودم بیخود شدم
بهزاد غدیری
شاعر کاشانی
در این دنیای بی در
که پیکرش ویرانه ای ست
بر قامت خمیده ی تنهایی
میان وارفتگی های درهم روزگار
از آن کهنه زخم تنیده در پیله
حرفی نیست
وقتی نگاهم یک دنیا فریاد است
اما ...
جوانه می زند
بذری که دست دعا و مهر خدا
در خاک گلدان...
بدون چتر و باران هم؛
می شود عاشق شدوُ،
--عاشق ماند!
♡
کوهستان های کوردستان
شاهد من اند.
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)
انجمن شعر و ادب رها (میخانه)
صدایم کن
به پایت می ریزم
چون پاییز
برگ به برگ وجودم
از من می گریزد
دل
سالهاست
میل تو دارد
ای تکرار نشدنی ترین احساس من..
قلب تپنده ی زندگی ام
آغوش امنِ روزهای خستگی ام
رویایی ترین خواب عاشقی ام.
دوست می دارمت....
و تو سبز ماشی من ❤️
از ماهی که در اسمان می درخشد
از ستارگانی که چون مروارید در سیاهی شب جلوه میکنن
از جیرجیرکی که در سکوت شب اواز سر میدهد
از یاقوت زیبایی که در دل اعماق زمین پنهان است
از شکوفه های اغازین بهار تا اخرین دانه...