دیگر اما ماجرای نبودنِ تو و صبرِمن ماجرای کارد و استخوان است...!
تفاوت نبودن من مثل لهجه ی تبریزی باغچه زود از یاد می رود نبودن تو آخرین برگ از کتاب مورد علاقه ام بود نبودن تو چشم اسفندیارم بود
همین که مى دانم کسى شبیه تو نیست! چقدر دلهره آورتر از نبودن توست...
هوای خیالم سرد نبودن توست