متن کوتاه غمگین
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه غمگین
بهش گفتم :نمیدونم چرا حال و هوای پاییز تو سرم پیچیده؟!
هنوز نه برگی افتاده از درخت، نه قاصدکی که نشونه ای از پاییز برام بیاره!هنوز اونقدر زود خورشید غروب نمیکنه که روز های من انقدر تاریک شده، شب هام طولانی
گفت؛شاید بهارتو جایی گم کردی.
✍سارا عبدی
خسته ام
کارد از استخوانم گذشته است
به روحم رسیده
...
و درد
به مویرگ هایمان رسیده بود
اما هنوز
لبخند می زدیم:)
بعد از رفتنت هر چه
آدم های اطرافم بیشتر شدند
تنهاتر شدم
چه شب هایی که به امیدِ روزهای بهتر صبح شدند،
و چقدر ناعادلانه! آن روزهای روشن هرگز نیامدند…
پریا دلشب
ناجوانمردانه دنیا ریشه ام خشکاند و رفت...
یخ زده ام در آغوشی که گرم رفتن شد..!
ارس آرامی
دلم تنگ است چنان بغض دارم که امشب باران به احترام اشک هایم می بارد…….
نویسنده المیراپناهی درین کبود
و من درمیان طولانی ترین شب های تکراری پاییز، به همراه آرزوهایی که شاید برای زنده نگه داشتنشان دیگر توانی نداشته باشم.
علیرضا مرادی
برای تولدم خوشحال نمیشم
چون تک تک اون ها یادم میارن که هرسال به آغوش سرد مرگ نزدیک تر میشم .!)🤫🚬
ما همان بیتِ تنها و غریبِ یک شعریم،
که نه کسی آن را خواند
و نه معنایش کرد...
غزاله غفارزاده
چشم ها گواه اند...
چشم ها گواهی میدهند
که چه زجری کشیده اند
بااین حال سکوت کرده اند
و هیچ دردی رابه زبان نیاورده اند
حالم از روزایی که خوب بودی و منه احمق باور داشتم باهام خوبی بهم میخوره
چون الان دقیقا برعکس تمام اتفاقاتیه و این یعنی پایان من
غم چو چنگیز شبیخون زده بر شهر دلم.