متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
چه ها داری میان آن سیه چشمت...
که ویران کرده قلب عاشق ما را...
زندگی در پی چشمان تو جریان دارد...
پلک بر هم بزنی زندگیم میپاشد...
این نبودن های تو بدجور طولانی شده...
چشم خیس من دگر طاقت ندارد درویت...
تیر چشمان سیاهت...
بد میان قلب ما، جا خشک کرده...
به آفتاب بگو:
در خانهی مهر،
نفسهای مسیحای احساس را،
گرم از محبّت سازد!
من از احساس خوابیدن خورشید،
بر سینهی آسمان،
دانستم:
«عشق»،
همآغوشی وسعت و گرماست!
من از رقص جمعی پرستوان،
در کرانههای آسمان،
دانستم:
«عشق»،
همه،
پرواز است!
من از نجوای پروانه،
در گوش گل،
دانستم:
«عشق»،
راز و نیاز است!
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ چشماט آبے تو בریاے من است
خیرـہ شو بـہ من آرزوے غرق شـבט בارم..
شبانگاهان رسد روزی به آخر
چو سیلابی که رفت تا بحر احمر
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
بی مروّت گشته دنیا، با تپش های دلم؛
لیک در دریای دل، «احساس» را بارانده ام
گلپوش حریری از بهشت است حجاب
نازل شده تا شأن تو معلوم شود
به دریا میزنم دل را
نیازی نیست ساحل را
من از طوفان نمیترسم
چو آغوش تو را دارم
در دلت هیچ کسی غیر مرا راه مده
جزتو هم هیچ کسی در دل این عاشق نیست
من همان ماهے بے تابے ، هستم
کـہ בر בریاے بی کران عشقت آرزوے غرق شـבن בارـב …
مثل غروب پر معنایی
گریه که می کنی
رنگ آسمان کدر می شود..
تو....
از کدامین اتفاق افتاده ای
مرورت که می کنم
شادمانی از گونه هایم سُر می خورد
نیستی و نبودن تو بدجور...
باعث شده دیگران نیایند به چشم...