سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
داشتم حوالیِ نابودی قدم می زدم کهمرا با کوچه ی عشقت آشنا کردی.یکی از همین روزهای تقویم،دست هایم را گرفتی ومشتی از بهشت برایم به ارمغان آوردی!همان جا بود که به یُمنِ حضورت،اردیبهشت سرسبزتر گشت وبرایم معنا یافت!...
بر سرِ این شهر دود آلودِ کامش تلخبرف می بارد سپید و شاد و رقصاندامن افشاننغمه می خواند به گوش مردم افسرده: برخیزیدرخوت از جان شما دورارمغان آورده ام، پاکی، سپیدی، روشناییدانه های شادمانیروی خوب زندگانی ......
صدای شکستنِ قلنج ِ تاریخ را می شنوم؛که آماده ی شروعِ مجددِ لوپِ تکراری خود است؛تا باز بشر آبستنِ کودکِ حرامزاده ای شود که صاحبش نا پیداست؛و فقط دردی بدتر از زایمان و عشقی شبیه به مادرانگی از آن به یادگار خواهد ماند.هر راه و تلاشی برای رهایی از این درد تنها دردی بیشتر به ارمغان خواهد آورد.تنها امکانِ پیش رو ، خو کردن به درد است.طوری که اگر نباشد ، باید نگران شد.عاشقانِ خوشحال،مردمانِ بی درد و روشن فکرانِ امیدوار ، تمام افکار شما توهم...
برای پرواز به بال احتیاجی نیست!قلبی پر از عشق و مهرو صورتی به دور از صورتک ها،بال هایی میشوند برایمان که دُریبیشتر از پرواز برایمان به ارمغان می آورند و آن رهایی ست....
در این غوغای بی هیاهوی دلم، که پر از تاریکی نا نوشته است؛ سوسوی نوری از شبنم های غمِ قلبم بازتاب شده است...با تمام قدرت چنگ میزنم به چکه ای نور تا شاید از مرداب کدر وجودم بیرون کشانده شوم...ولی مثل یک کوری ام که مقصدش را گم میکند...به دنبال دلیل حواس پرتی ام می گردم...پیدایش کردم...میبینیش؟..درست همان گوشه ی قلبم مثل بچه ای بهانه گیر و منزوی کِز کرده...دلش می خواهد دستی بر سرش کشیده شود،محبتی از روی عشق خالص را تجربه کند،گاهی کو...
چشمان تو...!شبیخونی بود که من را از پای درآورد!منی ،که تا قبل از دیدن چشم های تو، هیچ تصوری از عشق نداشتم !و اما چشمان تو!تصویر بی نظیری از نور را برایم در آسمانی که همه ی آن را تاریکی دربر گرفته بود، به ارمغان آوردو شد خورشیدی در جهان تاریک وجودم !راهنمایی شد تا من را به سوی عشق و شیدایی سوق دهد.اشعه ی گرمایش ، قطب یخ بسته ی قلبم را نشانه گرفته بودو درون همه رگ های منتهی به قلبم پخش می شدند،و تمام وجودم را تشنه ی گرمای چشمان ...
بی مهابا خریدی نگاهم راو به گمانمدشت چشمانم پر شد از لاله های سرخ عشقتو دلم چون مزرعه ایی سرسبزبه بلندای قامت جوانه های عشقت نگریستجوانه هایی که تو بذرشان را به ارمغان آوردیو سرزمین خشک رویاهایم رابا دانه های عشقت بهاری کردیحالا مدتی می شودکه در دلم پای کوبی به راه انداخته اییدقیق از همان لحظه ایی کهخریدار سند یک دانه دلم شدیو با نگاهتدست خط این نگاه عاشق را خواندیو بی درنگ شنوای صدای سکوتم شدیناخوانده ها را خواندی...
هیچ چیز به جز خودت، نمی تواند برایت موفقیت به ارمغان بیاورد....
هیچ کس به جز خود تو نمی تواند آرامش را برایت به ارمغان آورد....
اسفند رو به پایانه...کاش ارمغان روزهای گذشتهآرامشے باشد از جنس خداعید واقعی از آن کسیستکه پایان سالش را جشن بگیردنه آغاز سالی که از آن بےخبر است...آخر سالتون قشنگ...
در زندگی خانوادگی، عشق روغنی است که اصطحکاک ها را از بین می بردسیمانی است که افراد را به هم نزدیک تر می کندو موسیقی ای است که هارمونی برای زندگی به ارمغان می آورد...
گیله مرد : آدمها را به میزان درکشان بسنج نه به اندازه مدرکشان ! چرا که فاصلهی زیادی از مدرک تا درک وجود دارد. مدرکی که درک بالاتری به ارمغان نیاورد ، کاغذ پارهای بیشتر نیست ...مهمترین نشانهی درک بالاتر تواضع بیشتر است !...
زندگی برای من به دوقسمت قبل و بعد از تو تقسیم می شود و عشق واژه ای بود که در کنار تو معنی پیدا کرد.لبخندهایت ، شیطنت هایت و دویدن هایت رنگ های زندگیم شدند و بودنت هوای نفس کشیدنم.تو تنها کسی هستی که در دل سرمای زمستان، طراوت بهار و گرمی تابستان را برایم به ارمغان آوردی و گرمای وجودت، گرمی بخش زندگیم شد و روشنی چشمانت چراغ راهم.تمام زیبایی های پاریس، این شهر عشاق، برایم زمانی معنی دارد که تو در کنارم قدم میزنی و من محو تماشای لبخندت می شوم.ب...
چه میدهد به من این جان زیبای گندمی ؟شیهه ظریفی از خندهکه مادیانی از دشتهای خاطرهروانه میکند به امروز و میآرایدش به رویادر فردابانوی رنگهاگیلاسهاجگر ِ چلاندهی مرا ارمغانت کردهاندو تو سیب دلم را که گاز بزنیشعری از آن بر میآیدکه زخمی لذیذ و آهی رنگین است...
خیلی دوست داشتم خوشگل میبودم که الان بگم:این زیبایی چیزی جز بدبختی واسه من به ارمغان نیاوردهولی متاسفانه هم زشتم هم بدبختمعنی ارمغانم نمیدونم چیه :)...
در برنامه غذایی روزانه از گروه های اصلی مواد غذاییبطور متنوع و متعادل استفاده کنیدتغذیه صحیح سلامت ونشاط رابه ارمغان می آورد*روز جهانی غذا گرامی باد*...
استاندارد ها نه تنها بازارها را می گشاید بلکه حفاظت از محیط زیست ایمنی و امنیت و سلامت و دستیابی به اطلاعات و دانش را نیز به ارمغان می آورد. روز جهانی استاندارد مبارک...
امروزه صنعت گردشگری، سومین صنعت بزرگ صادراتی جهان پس از مواد شیمیایی و سوخت است که امید، رفاه و درک متقابل را برای بسیاری از زندگیها در سراسر جهان به ارمغان میآورد. روز جهانی جهانگردی مبارک باد...
دخترم! تو نور را برای روشن کردن روزهای زندگیام به ارمغان آوردیدخترم! تو شادی را به شیوه عاشقانه خودت به ارمغان آوردیدخترم! تو یک شکوفه هستی که از عالم بالا آمدهیک گنجینه خاص و زیبا برای عشق!...