متن زندگی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات زندگی
این روزها نسبت به یسری از آدم ها، رفتارها،کارها و دغدغه ها،یه حس هایی دارمکه هرچقدربهشون فکر میکنم نمیتونم اسم و عنوانی واسشون پیدا کنم و نه میدونم خوب هستن و نه میدونم بد هستن ولی این حس ها رو جذاب میدونم چون بهم قدرت و شجاعت واسه یسری از...
عزیزحسینی
تلخ بنوشیم
زندگی بیش از انتظار ما شیرینه .
اگر جای دانه هایت را که روزی کاشته ای فراموش کردی،
باران روزی به تو خواهد گفت، کجا کاشته ای
پس بذر نیکی را درهرکجا و زمینی بکار،…
آسمان، همه جا یک رنگ ست ….
برای دلت و هر کسی که بخواهی بکار..
تو نمیدانی چگونه می روید ،
کی...
چشم هایم را باز کردم…
چه خواب
عجیب و غریبی بود…
به گمانم در شطرنج زندگی
جایی را به اشتباه حرکت کردم
باختم که فکر می کردم این بازی
تمام شده ،اما اینطور نبود…
درست است که باز هم نشد
اما کاری را انجام دادم ، که دلم می خواست...
زندگی سرشار از سختی و غم ها و بلاست
عشق تو رمز گذشتن از دل این ماجراست
سجاد یعقوب پور
از نامش پیداست زندگی .
دیگر به دنبال چه هستی ...؟
زندگی را باید زندگی کرد ، چه تلخ چه شیرین
بهشت و جهنم را همینجا تجربه کن .
دنیای دیگری هم بعد از مردن باشد
شاید دیگر حاکم خودت نباشی .
عزیزحسینی
ای دل کنون
اشک بصر
آید زگونه های تر
هر لحظه آن
رقص کنان
گوید همین !!!
عشق ز او .بهانه بود
وفا ز او .بیگانه بود
فر به شکوه .بیعانه بود
شمع مرا. سوزانده بود!!!
قلم : منیر قهرمانی
شعرنو
هنوزم با تمام تیرهایی که بر تن م نشست
زن م
هنوزم صورتی گل دار
سینه ریزی سرخ
و لب های سرخ ترم
بوی زندگی می دهد
خواستی از خود بگیری ام؟
چه شد؟
نه تو آن؛ آنِ من بودی
و نه من؛ از آنِ تو
می دانم
می دانی!...
گاهی باید دیر شود
گاهی باید دیر شود
تا دیده شوی
ای زندگی ، باتو من
جوانی ام را به پیری سپرده ام
گاهی
خورده شیشه های محبت را به هم گره می زنم تا شاید
آثاری از جوانی ام را در خود ببینم
حال که بیمارجوانی ام
پیر گشته...
از این هردم شکستن ها هنوز آرامشی باقیست
پریشانی نکن ای دل تا در تو سوزشی باقیست
این دود ها یعنی اینکه تو تنها نیستی ای مرد
هنوز سیگارهایی را که داری میکشی باقیست
از این دنیا همین قدرش برایم بس که می بینم
در امتداد این خانه از دودها...
صدای ترسانی که از سوز سردی وحشت کند و بی دریغ فریادش را در هیاهوی باد رها کند درخت بیدی که در فراق آخرین روز بهار می گرید و شانه هایش برای نبود انوار طلایی خورشید می لرزد و بادی هولناک در سراسر جهان در نقطه ای از بهار تاریکی...
کاش می دونستیم چه روزی توی دفتر تقدیرمون، تاریخ مرگمون رو نوشتن
ای کاش حداقل یک روز قبلش خبردار می شدیم
که حداقل، حداقل یه روز فرصت داشتیم
فرصت...
به کسی که دوسش داشتیم اعتراف می کردیم
از کسی که ازمون دل چرکین حلالیت می طلبیدیم
مادرمون رو برای بار...
چه زود به سر رسید زندگانی
از عمر چه شد نصیب، جز حیرانی؟
تکرار ندارد عمر، آگاه شوید
این رطل گران نبوده به آسانی
سید عرفان جوکار جمالی
از آن هنگامی ،که منفعت را طور دیگری برای خود معنا کرده اند
همه چی برهم خورد
بهانه ی الکی ساختند تا بروند
یا دلیل تو خالی آوردند تا بمانند
البته روش زندگی هر کس به خودش مربوط است!
ولی امان از حرفهایی که فکر می کنیم واقعیست
و دل...
بیا بهم برسیم
و گرنه شعرتلخ می شود
ماه بی نور می شود
سهممان از قاصدکها سیاه می شود
مرگ دورمان می چرخد
ستاره ها دور می شوند
و غم به دور دستمان می پیچد
اری،مرا در بازوانت حبس کن
فکر نکن به چیز دیگر
بگذار،سبز رنگی ها بر تنمان...
ریشه در خاک
ریشه در خاکم ولی زخم تبر دارد دلم
سیب سرخی در کنار نیشتر دارد دلم
تا بهار از آسمان این حوالی سر کشد
صد زمستان قصه خون جگر دارد دلم
چون سپیدار بلندی لابلای شاخه ها
حال و روز ساقه خم تا کمر دارد دلم
سال های...
من تو را حرف می زنم، می نویسم، می خوانم
من تو را نفس می کشم.
من در درون تو زندگی می کنم
گویندبعدهرطوفانی نسیمی میزند بردل ما
گرنزدکه هیچ ویران کرداین ساده آشیانه ما
گربرتابوت برند جسم بی جان را
روح جرمش چیست کشدجسم به نمایان زنده را
به هرکس می آیدآنچه طلب کند
برمانیایدآنچه به دل افتد
پرکند خانه اش را ز امیدی فردا
به نابودی کشدناامیدی همه فراداهارا
عشق به...
زیر آوار زندگی له می شود ،
آن کس که ثروت را بنام زندگی معنا می کند.
رحمان شاهسواری کینگ نویسنده