متن شراب عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شراب عشق
شراب نابِ عشق،
مقدس و بیپایان،
در رگهای قلبم جاریست،
وفادار، حتی اگر روزها بیرحمانه بگذرند.
دلم میخواهد در این مسیر
تو را در آغوش بگیرم،
که هیچ چیزی
جز وفاداریِ عاشقانه
در جانم نباشد.
تا آخرین نفس،
تا آخرین لحظه،
در این پیمانِ بیپایان،
شراب عشقِ تو را بنوشم....
از کوزه چشم تو ،خوش غمزه ساقی وش
از سکر تر دیده، صد مستی لولی وش
اخر به شکار آیی، ای آهوی مشکین ناف
صد ناقه به گل دارم ،ای وحشی منجی وش
به لبم خنده و در دل شررِ خویش مرا
شعله در جام و شراب از سُررِ خویش مرا
شمع در آینهام آب شد از آهِ سپند
ریشه زد شعله به عمق جگرِ خویش مرا
باد پیچید به دامان خیالی که نداشت
رنگ خون کرد غبارِ گذرِ خویش مرا
در دل...
هجران تو مقدور نتواند بود
وز چشمان تو مهجور نتوانم بود
خیال رخ زیبای تو در صبو خواهم ریخت
کهنه شراب گردد، وضوی عشق گیرم
سرسجاده خویش، غم هجران تو گویم
به جان و دل هنوز هست شور عشق و عاشقی
لیک از فراق یار به خلوت خویش درد میکشم
گویند به ظاهر خوش خوشان عشقم گشته است
لیک جام شراب عشق بسان زهر میچشم
مستی رسیده است به چشم و اشک و جان من
چون شراب عشق با تلخی غمت...
میروی ، چون زلزله خانه خرابم میکنی
مثل شمع بزم غم هر لحظه آبم میکنی
ای دهانت خمره و لبهای من جام شراب
با خودم گفتم مرا غرق شرابم میکنی
در خیالم بود در مهمانی آغوش خود
روی دستانت شبی آرام خوابم میکنی
مانده ام درحسرت گرمای احساست چرا
باز،هم...
باده چرا؟
مست می کند هر نفست جان مرا …