آه...... که در فراق او هر قدمی است آتشی .........
غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت ....!
لبخند بزن حتی اگه خیلی غم داری اینجا کسی نگران اشک های تو نیست...
هق هق گریه هام غم توی نگام به فدای آقام آقام آقام آقام تو نکردی ردم به همه رو زدم میدونم خیلی من بدم بدم بدم
شده دلتنگ شوی غم به جهانت برسد؟ گره ات کور شود غم به روانت برسد؟
شیطنت های من دیوانه را جدی نگیر پشت این لبخند ها سی سال غم دارم رفیق!
قصه اینجوری نبود که غم به این شوری نبود که حتی وقتی که نبودی بین ما دوری نبود که
پاییز فصل عاشق شدن است فصل زردی و سکوت چهره هاست فصل گریه...خیره ماندن... شب نشینی غم است فصل گیجی از نبود رنگ عشقت در میان بوته هاست
هواشناسی اعلام کرد هوای یڪدیگررا داشته باشید دل نشڪنید قضاوت نڪنید به غم ڪسی نخندید به راحتی ازیکدیگر گذر نڪنید هوای دلتان راداشته باشید .
دانه هایی از عشق کاشتم و خوشه هایی از غم برداشتم خیانت ، تکرار و رویش نفرت . . .
دروغ چرا تنگه دلم منو بارون غم شدیم رفیق هم
ای تف به جهان تا ابد غم بودن ای مرگ بر این ساعت بی هم بودن
شب خودش پر می کند بغض گلویم بی سبب... وای بر وقتی که غم هم پا به پایش می دود...
غرق غم دلم به سینه می تپد با تو بی قرار و بی تو بی قرار...
درد دارد که خودت علت لبخند شوی... و دلت در همه حالات پر از غم باشد.
بیمار غمم عین دوایی تو مرا
دلم در دست او گیر است، خودم از دست او دلگیر عجب دنیای بیرحمی، دلم گیر است و دلگیرم
غمگین ترین درد مرگ نیست دلبستگی به کسی است که بدانی هست اما اجازه بودن در کنارش را نداری
همدرد منی هم درد منی!
و آنچه ماند غم نبود تجربه بود!
اینقدر مرا با غم دوریت نیازار با پای دلم راه بیا قدری و بگذار ... این قصه سرانجام خوشی داشته باشد شاید که به آخر برسد این غم بسیار
بوی زلف او حواسم را پریشان کرد و رفت........
کدام خانه ؟ کدام آشیانه ؟ صد افسوس بی تو شهر پر از آیه های تنهاییست
فرق زیادی هست بین کسی که میخوابد و کسی که از همه چیز خسته شده چشم هایش را می بندد ...