چهارشنبه , ۱۸ مهر ۱۴۰۳
پرواز نمی خواهم، از بس که قفس زیباستمن مشتری حبست، این حصر حصاری چند؟...
شوق پرواز دارد چکاوک نگاهم شهناز صمدی ...
گشوده ام به هم آغوشی قفس، آغوشگشاده از پی پرواز نیست بال و پرم...
به پرنده ِ چشمانت بگوبه پرواز در آیدودر کنج دل ِعاشق منلانه ای امن بسازد ....
عشق ...پرواز بلندی ستتا رسیدن به خدا...
اسیر قفسدر خیالآموختمپرواز را...
پرنده نیستمکه بگویی: دوستت دارم، پرواز کنم! آدمم،بیشتر عمر میکنم......
پرواز را طاووس ها هرگز نمی فهمند سرگرم خود باشی اسارت شکل می گیرد ...
چشمانت پرستوهایی عاشق اند با شوق پرواز دوست داشتنی و باشکوه...
می خواستم آغاز رادر انتهای یک پروازرنگ کنم،آسمان تمام شد!...
نه پرِ پرواز داشتمنه دلم دریا بود؛در هوایت غرق شدم .......
هوا دلگیر افق تاریکدلم پرواز می خواهدرها از این همه غصهکمی آواز می خواهد...
از لحظه نبودن تو دیوانه تر شدماین جا دلی به سوی تو پرواز میکند...
پرواز کن اینبار پرواز تو زیباستراهی شو تو تا نور دنیای تو آنجاست...
پروازبه حال قفسمیگرید...
گفتی:دوستت دارمو من به خیابان رفتمفضای اتاق برای پرواز کافی نبود...
گلدان قفسی ستکه از یاد گلهامی برد پرواز را...
فرصت پرواز کردن ها: همین حجم قفسوسعت آوارگی ها: بی کران در بی کران!...
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشتروزی به آشیانه من هم سری بزن......
بعضی از دخترا هم انقد مُژه میکارن که آدم فکر میکنه اگه پِلک بزنن درجا پرواز میکنن...
عشق یعنی:تو در مجازی میگویی دوستت دارمو من جدی جدی پرواز میگنم!...
خوشا آن شب ها که که تا آغوش من پرواز می کردیبرایت شعر می خواندم ، برایم ناز می کردی ....
نگذاشتی به رنج قفس خو کنم چراپرواز در ڪنارت اگر حقّ من نبود...
از روز اول با تو در پرواز دانستمپروانه ها در پیله دنیا را نمی فهمند...
خوش آن شب ها که تا آغوش من پرواز می کردیبرایت شعر می خواندم، برایم ناز می کردی...
صدای یک پروازفرود یک فرشتهو شروع یک زندگیسالروز زمینی شدنت مبارک خواهریم...
زمستان دست های تو خود شعریستبه بلندای پروازو گرمای تابستان...
When poverty comes in at the door , love flies out of the window ...وقتی فقر و بدبختی از در وارد میشه ، عشق و دوست داشتن از پنجره پرواز میکنه میره ......
به من بگو دوستت دارممن اندیشه پروازبدون بال را دارم...
خداحافظ! خداحافظ! سفر خوش، راه رؤیا بازپس از تو قحطی لبخند، پس از تو حسرت پرواز...
باد گرم وزیدن گرفتماسکهای کاغذیدر آسمانبه پرواز در آمدنددلهای ماآتش گرفت(داغ شد)کرونا مُرد!...
ولش کن آدمیت را، دلم پرواز می خواهداگر کفتر شوم، گاهی برایم دانه می پاشی؟...
گواهی میدهمبه گنجشکهایی کهازچشمهای توتا قلب من پرواز میکنند!گواهی میدهم که منیک بار عاشقت شدمو هنوز هم......
صدای یک پروازفرود یک فرشتهآغاز یک معراجو شروع یک زندگیتولدت مبارک...
در مسلک ما معنی پرواز چنین است با بال شکسته به هوای تو پریدن ......
هر چه بالاتر اوج می گیریم، به چشم کسانی که نمی توانند پرواز کنند کوچکتر به نظر می رسیم....
یک عقاب درون من وجود دارد که می خواهد پرواز کند، و یک اسب آبی درون من وجود دارد که می خواهد در گل و لای غلت بزند....
ساعات ما در هنگام عشق، بال پرواز دارند؛ در غیاب آن، عصا دارند....
من خوشحالم که خودم هستم، هر چند بعضی وقتها دوست دارم پرنده ای باشم تا بتوانم پرواز کنم....
مرا در آغوشت بگیرآنقدر عاشقانه که وابسته ات شومجوری که جز آغوش توهرگز،پر پروازی نداشته باشم ......
در میان آغوش تومی توان تا کهکشان پرواز کردوقتی از لبخند شیرینتبوسه میچینم.️...
تمام گنجشکان شهر،منتظر باز شدن چشمانت هستند!می شود پروازشان را به تاخیر نیندازی؟...
بیهوده به پرواز میندیش کبوتربیرون قفس ریخته پر های زیادی...
پرندهاى که مرده بود به من پند داد که پرواز را به خاطر بسپارم...
پدر عزیزماز تو آموختم چگونه سبکبال زندگی کنم تا هجرتم نیز سبکبال باشداین بالهای پرواز قناعت و امید و عشق را تو به من بخشیدیروز پدر مبارک...
کنارت می ایستم روی زمینپرواز می کنم آرام در آسمانخودت ببین چه کار کرده ایزمین را به آسمان دوختی مرد من روزت مبارک...
.در فکر پرواز از خیالاتِ پریشانمِ وابستگی از جان من ویرانه میسازدبالن برای اوج گیری گاه گاھی ھمباید تمام ھستی اش را دور اندازد...
مادر ای پرواز نرم قاصدکمادر ای معنای عشق شاپرک ای تمام ناله هایت بی صدا مادر ای زیباترین شعر خدا روزت مبارک عشق من...
من به پرواز نمیاندیشمبه تو میاندیشم به تو که بهتر از اندیشهی یک پروازی...