متن کوتاه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات کوتاه
ما درختان کهن
که سالها
همصحبت رودها بودیم،
چه زود
تسلیمِ
آبیاری قطره ای شدیم..
من בر بـہ בر آن رخ زیبایِ پریشان،
تو بے خبر از حال منِ عاشق בل خستـہ ے ویران.
حالا
می نشیند ابر
بر شانه ی باد
و می رقصد
گیسوی علفزار
در شعرم
بگو
چگونه در گوشِ تابستان
نپیچد
ترانه ی ماه
که از هر طرف
روشن می کند
تکلیف شب را
جادهها ادامه دارند،
مثل دل من،
که به دنبال تو میگردد،
اما تو نیستی...💔💔
عشقم هر قطره اشکت
مرگ تدریجی من است
بیعشق
بیتو
چون شاخهای که آرام در باد میشکند💔💔
و من
تنها ماندهام با این غم
که عشق نبودنت را
در هر نفسی حس می کنم
هر بار
نسیم یادت
در آسمان دلم می وزد،
طی الارض می کنم
به سرزمین چشمانت..
می ترسم،
فرجام دوست داشتنت
عشق زیر خاکی گردد
گر چه رفتی از برم در خون من جاری شدی
چون نفس ،همسایهٔ دیوارِ تنگِ سینه ام
عشقم
در هر تپش قلبم، فقط تو را میخوانم،
عشق ابدی و آرام جانم همیشه دوستت دارم.
«محدثه، تو نه فقط مونس هستی، بلکه نفس زندگی، نغمهی عشق و آرامش بیپایان قلب من»
هرم نفسهایش،
با بوسهاش
گلاب پاشید به رخسارم-
لبهای مادرم!
عشق جانم
قلبِ شکستهام
هنوز تو را می جوید
در جستجوی نور
در میان این
سایهها💔
محدثه جانم
غروبِ سردِ دلم
باعشق تو
روشن میشود