پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
جان وودن :به شخصیت خود بیشتر از آبرویتان اهمیت دهید؛ زیرا شخصیت شما جوهر وجودِ شما و آبرویتان تصوراتِ دیگران نسبت به شما است !...
این طریق دشمنی باشد نه راه دوستی کآبروی دوستان در پیش دشمن می بری...
در قیامت عابدی را دوزخش انداختندهرچه فریادش جوابش را نمی پرداختندداد می زد خوانده ام هفتاد سال هرشب نمازپس چه شد اینک ثواب آن همه راز و نیازیک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه اتتا شود این گونه حالت این جهنم خانه اتگفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتیظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتیآن ندا گفتا همآنکس که زدی تهمت براوجملگی هفتاد سال جمع کرده بودش ابروارس آرامی...
نیما معماریان :باران آبرویم را خرید شبیه مردی که گریه نمی کندبه خانه برگشتم....
روسری ام آبرودارترین پرچمی ستکه لذت پریشان کردن گیسوانم را از باد میگیرد......
تو که آمدی، دل مردابی ام آبستن عشق شد و همه ی این عشق از قافیه و شعر ِ چشم های تو، آبرو گرفت....
به شخصیت خودبیشتر از آبرویتان اهمیت دهید...زیرا شخصیت شما ، جوهر وجود شماو آبرویتان ، تصورات دیگران نسبت به شماست......
چه کسی میگوید که گرانی شده است ؟تن عریان ارزان !آبرو قیمت یک تکهی نان !و چه تخفیف بزرگی خورده است ؛قیمت هر انسان !...
شهوت ، عاقبت اندیش نیست !پاسکال میگوید دل منطقِ خود را دارد، منطقی که منطق توجهی به آن ندارد. اگر درست منظور او را فهمیده باشم، میگوید وقتی هوس، قلب را تسخیر میکند، دلایلی از خود میتراشد که نه تنها ملموس به نظر میرسند، بلکه برای اثبات اینکه جهان سرگشتهی عشق است، کافیاَند. انسان را قانع میکند که میتوان از آبرو دست شست و ننگ رسوایی بهایی ناچیز است !...
به شخصیت خودبیشتر از آبرویتان اهمیت دهیدزیرا شخصیت شماجوهر وجود شما و آبرویتانتصورات دیگراننسبت به شما است....
چه کسی میگوید:که گرانی شده است!دوره ی ارزانیست!دل ربودن ارزان!دل شکستن ارزان!دوستی ارزان است!دشمنی ها ارزان!چه شرافت ارزان!تن عریان ارزان!آبرو قیمت یک تکه نان...ودروغ ازهمه چیز ارزانتر....قیمت عشق چقدر کم شده است!کمترازآب روان!وچه تخفیف بزرگی خوردهقیمت هر انسان......
تمرین کنیم به غم کسی نخندیمبه راحتی ازیکدیگر گذر نکنیمبردیگری تهمت ناروا نبندیموحریم آبروی دیگری رابدون اجازه وارد نشویمدنیا دو روز استهوای دل یکدیگررا بیشتر داشته باشیم...
دیگر این ابر بهاری جان باریدن ندارداین گُل خشکیده دیگر ارزش چیدن ندارداین همه دیوانگی را با که گویم با که گویمآبروی رفته ام را در کجا باید بجویم...