متن درد پنهان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات درد پنهان
دل ز خود بیگانه تر شد، سینه ام گلزارِ غم
باز این شب، باز این می، باز این هنجارِ غم
شعله زد اندیشه ام در کوچه های بی کسی
بی نشان شد روح من، در گردشِ آوارِ غم
در دلِ این دشتِ شب، گم گشته ام در خویشتن
سایه ای...
سایهای دیدم ز خورشید، نهان در تاری
نغمهای گمشده در ساز و فغان، در تاری
جان به لب آمد از این درد خموشیدنها
درد پنهان شده در سینه و جان، در تاری
شمع لرزان دلم در شب هجران پژمرد
شعلهای رفته به خاموشی، روان در تاری
آسمان، آینهٔ اشک من...
شمعِ جانم زِ غمت رو به زوال است، امشب
دلِ من در قفسِ هجر، چه حال است، امشب؟
آتشِ عشقِ تو سوزاند وجود و جانم
در شبِ نیستیام، مرگ وصال است، امشب
موجِ اندوه به ساحل زندگانی کوبید
این دلِ خسته زِ غم، فکرِ زوال است، امشب
خاکِ عشقت به...
بعضی داستانا از اونجا شروع میشن که دو نفر، هر کدوم از مسیر سختی رد شدن
رابطههای قبلی شکست خورده، دلهای خسته، آدمهایی که به ظاهر میخواستن دوباره خوشبختی رو بسازن.
همه چیز پر از رنگ و نور بود.
عشق، خنده، عکسهای عاشقانه، تعریفهای بیپایان از نیمهی گمشده
اما یه...
---
گاهگاهی دنیای ما پر از دردهای پنهان است، دردهایی که کسی نمیفهمد و کسی نمیبیند. همان آرامش ظاهری که نشان میدهد همه چیز خوب است، در عمق قلب ما پر از غم و تنهایی است. گاه، تنها بودن و فهمیده نشدن، سنگینتر از هر خاک ناپیدا است.
در این...
اگرچه خصمِ نامرد است و بیپیمان و بیدین
تو خوش باش و مکن خود را شبیهِ خلق نادان
به گرمی با دلش رفتار کن، ای جانِ روشن
که نیکی از تو میماند، نه از مردارِ نفرین
بدی را با بدی سنجیدن آیینِ تو هرگز
نبوده، نیست، ناید در خورِ اهلِ...
ما،
به امور پرستاری آگاه و خبره گشتیم
هر کسی که نزد ما آمد
زخم خود را با ما التیام بخشید.
مایی که در جان و روحمان
صدها زخم وجود دارد
کسی نیست که پرستار ما شود.
مخفی کردن ناراحتی از خودِ ناراحتی دردش بیشتَره..
چو دیدم ز دیگران رفتارِ ناخوشایند
ندانستم که هست از دردهای پنهانشان
به خود نگیریم هرگز زخمِ زبانِ ایشان
که باشد بازتابی از رنجهای جانشان
به جای خشم و کینه، دلم پر از ترحم
که شاید مرهمی باشم بر آن دلِ نالانشان
چه خوش بود که دستی گیرم ز مهر...
قلب مهربان زخم فراوان دارد