متن احساسات منفی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات احساسات منفی
گاهی فکر میکنی رسیدی به آخرش.
انگار دیگه چیزی نیست برای ادامه دادن. نه امیدی، نه انگیزهای، نه حتی یک جرقهی کوچک.
دستات خالیه، دلت سنگین، و ذهنت پر از سکوتِ بیرحم.
اما تهِ خط کجاست واقعاً؟
جایی که اشکت میریزه؟
جایی که دیگه نمیتونی حرف بزنی؟
یا وقتی که...
شده احساسِ دلت، سرد شود؟
شده هر بندِ دلت، درد شود؟
شده در، اوج نفسهای رها،
گُلِ رویای دلت، زرد شود؟
نفس و، «های» دلت، مثلِ تگرگ؛
شده گرمای دلت، بَرد شود؟
خسته ام از این همه دلتنگی.
که زندگیم را آشوب کرده.
مخفی کردن ناراحتی از خودِ ناراحتی دردش بیشتَره..
من به شدت فرد لجبازیم.
قابلیت اینو دارم که نادیده بگیرم، اهمیت ندم، عصبی باشم و حتی گاهی حرف نزنم. در حالی که گوشیم و بخاطر اون شخص تو شارژ نگه داشتم، فضای اطرافم فرقی با قبرستون نداره و جلوی پامم نمیتونم ببینم ولی بازم بیدارم و لج کردم.