پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
گَرده ها را زنبور ، گِرد کرده در کندو ،غنچه رویایی ، قطره ای ، بی شمار ،از یک گُل .حجت اله حبیبی...
گلم! جز «تو» نمی خواهم سری را/نمی خواهم، به جز «تو» دلبری را/نباشد حسّ من مانندِ زنبور/که بعد از «تو» بجوید دیگری را/زهرا حکیمی بافقی،کتاب دل گویه های بانوی احساس...
اگر دره بودم ژرفدر رودخانه ام پنهان می کردمتدریا اگر بودم سمت گردابم می بردمتاگر سیلاب بودم در تو می ریختمجاده اگر بودم زیر سنگینی ات می آرمیدم.اگر انگور بودم اگر شرابتمام شب سرمستت می کردمگندم رسیده اگر بودم می پوشاندمت از طلازنبور ماه فروردین بودم اگرقلبت را به غنیمت می گرفتم .-آن پریه-برگردان شعر آسیه حیدری...
هر صبح به زنبور🐝، عسل می چسبدشاعر که شدی فقط غزل می چسبدامّا به مذاق زوج های عاشقصبحانه لب و بوس و بغل میچسبد«همایون بلوکی»...
بابام یه عسل خریده که انقدر سفته فکنم زنبوره یبوست داشته...
در باران که به خانه برمیگردی،از صاعقهها نترس!آنها صاعقه نیستندفلاشهای دوربینِ خداوندندکه دائم در حال عکس گرفتن از توست!فردا که از خانه بیرون بیاییباران بند آمده استو تصویرت در چالآبهای کوچکِ خیابانانعکاسِ تاج محل رادر حوضِ مرمرش کمرنگ میکند.تو عابری عادیدر خیابان پاییز نیستی!فرشتهای هستی که بالهایش راپشتِ مانتویی سیاه پنهان میکندو مقنعهاش معبدِ اینکاستکه خورشید را در خود دارد!تعجبی ندارد اگر عابرا...
وقتی بیادت می افتمدرذهنمدفتر خاطرات را ورق می زنمدر اطرافم زنبورها رژه می روندبه یاد خاطرات توبودنچقدر شیرین است....
با اجازه ی محیط زیستدریا دریا دکل می کاریمماهی ها به جهنم !کندوها پر از قیر شده اندزنبورهای کارگر به عسلویه رفته اندتا پشت بام ملکه را آسفالت کنندچه سعادتی !داریوش به پارس می نازیدما به پارس جنوبی !...
زندگی پر از زیبایی است، به آن توجه کنبه زنبور عسل، به کودک کوچک و چهره های خندان دقت کنباران را نفس بکش و باد را احساس کنزندگی ات را زندگی کن و برای رویاهایت مبارزه کن...