پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مانند مادری که در نقش فرشته ،دندان های شیری افتاده ام را شب ها با هدیه جایگزین می کرد ؛خدا را باور دارم. خدایی که در نقش رفیق،آرامِ جانِ روحِ زخم خورده ام می شود.- کتایون آتاکیشی زاده...
درجاده ی زندگی گاهی به عقب نگاه میکنم ومی بینم که چقدرخداهمه چیزرا درست چیده نویسنده عطیه چک نژادیان...
دوست داشتن خدا با همه فرق دارد پیش ازآنکه چیزی بگویی بی واژه تورا میشنود نویسنده عطیه چک نژادیان...
تنها کسی که وقتی باهاش حرف میزنی نیاز به توضیح دادن اضافه نیست خداست چون بهتر از هرکسی از حال دلت با خبرهیاسمن معین فر...
نماز واجب استمقابل عشقی پاکمقابل حرفهایی که از درون قلبی بی ریاروی نگاههایت اثبات می کندتو خدایی داری از عشقخدایی داری از دوستت دارم های بی ریاکه نمی شود مثالش رالابلای زندگی گم شده در هیاهوی فریبپیدا کردعبادت باید کردآن دو چشم روراست عشق راکه نمی خواهد فریب دهدنمی خواهد با دست دیگریروی وجودت خط بطلان بکشدنماز واجب استنماز واجب استبر چشم هایی که جز چشم هایتنمی خواهد چشم دیگری ببیندرعنا ابراهیمی فرد...
شبهای قدر صدات زدم و گفتم: یا انیس من لا انیس لهالان میگم یا ملجأ من لا حول لهم ولا قوةبه مهربونی پناهگاه حضورتدر زمینسخت نیازمنیدم....
زیر لب زمزمه میکنم«توکلت علیک فی کل الامور»و قلب پر دغدغه ام از فردایی که ازش بیخبرم روبه خدایی که از همه سرنوشتم باخبرهمیسپارم....
و زیبا ترین عشق یک طرفه تعلق می گیرید به خدایی که ،با تمام وجودش دوستت دارد ،در حالی که تو ، او را از یاد بردی🌈 ذاکری...
خدا برای خلق انسان ،دوتا چشم و یک قلب آفرید .تا تو هزاران بار ببینی و نگاه کنی ،اما یک بار عاشق بشی و عشق بورزی ،نه برعکس ! ذاکری...
فقط او زِ دلم خبر داردآنکه نور صدایش میزنندیاسمن معین فر...
هنری دیوید ثورو:هرکجا هستی ، در هر مرحله ای که باشی ، چنین مقدر شده است که با خالق جهان ، همگام باشی ؛ یقین داشته باش که خدا همیشه در کنار توست ......
خدای مهربانمسلام*شکر گزاری مرا بپذیر*برای««تمام لحظات پیش رویم»»که*خواهم خندید**خواهم رقصید**خواهم خواند*؛با*لبخند ابر*با**موسیقی باران*با*شعر زندگی*««شکر گزاری مرا»»برای*درک لذت خوشبختی هایم*بپذیردوستت میدارم....
دختری با پدرش میخواستند از یک پُل چوبی رد شوند...پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم. دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر... پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم...دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم، اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد!این دقیقا مانند داستان رابطه ی ما با خداوند است؛...
تنها فردی که بدون قضاوت و تو سکوت به حرفامون گوش میده خداست تازه خیلی هم خوب بلده زخمی که بنده هاش به دلامون زدن رو درمون کنهیاسمن معین فر...
میدونی رفیق؟!ما به هر چیزی ایمان بیاریم حسش هم میکنیماگه به خودمون ایمان بیاریم، قدرتمون رو حس میکنیمو اگه به خدا ایمان بیاریم،ارامش و حال خوب رو یاسمن معین فر...
در برابر آدمایی که ادعای دین و ایمون دارن و هر چیزی رو به خدا ربط میدن باید گفت کدوم خدا؟خدای یگانه یا اونی که شما ساختین؟!...
منم خدایی دارمدر همین نزدیکی ها، نشسته در کنارم ، من چای می نوشم و او .... نگاهم می کند ، لبخند می زند و می گوید : چه خبر ؟ حالت خوب است ؟من ... من اندوهگین از غصه های هر روز، میگویم نه ... تو که می دانی ، حالم خوب نیست خدایا باران می بارد، قطره هایش بلند بلند صدایم می کند، و من ... بلند بلند می گویم : حالم خوب نیست خداااااا ، با باران هم خوب .... نمیشود اما باران .... باز هم میبارد اما ... من حالم دگرگون می شوددر دلم می گویم : من هم ...
عشق را پرستش کن من تو را عشق می خوانم زمانی که تو مرا دیوانه خودت کنیو حضورت مرا خوشحال و من تورا به جان وصل دهمدیگر چیزی میان ما پنهان نیست عشق مگر چیزی جز درک احساسات است اگر خواهی مرا عاشق باش و آزاد عدالتی میان ماست که می گوید شما کامل هستید و میخواهید یکدیگر را کامل تر کنید !رقیه سلطانی...
دلم می خواست جنازه ام حتی باری نباشد بر دوش عزیزانم....چه آرامشی داشت اگر می شد با پای خودم به منزل آخر قدم می گذاشتم.می دانی جان دلمانتظار، لذت زندگی را از تو می گیرداگر می توانستی یک روز برای همیشه انتظاراتت را از دیگران ببوسی و بگذاری کنار، زندگی با تمام رنج هایش، برایت شیرین تر از عسل می شد.از تو چه پنهانیک شب از شانه های خدا هم، طلبم را برداشتمبدهکار بودن به او مزه ای داشت که نگو...عشق واقعی می خواهی، همین است که گفتمعشق یع...
حالا تو هِی بشین و گریه کن ؛یا کل شب را زانوی غم بغل بگیر و به کسی فکر کن که رفته یا نیست!خدا خدا کن که بیاید یا برسانم به معشوقم!😏ماه رویی شبیه تو جز خنده نباید به لبش چیزی باشد....دختری شبیه تو باید آنقدر عاقل وفهمیده باشد که زندگی اش را با معشوقی که به دردش نمیخورد تباه نکند!آری ، آری کاملا میدانم عاشقی درد سرها دارد و به همین آسانی فراموشی میسر نیست!ولی آیا کسی که دوستت دارد تو را میگذارد به حال خودت یا فراموشت میکند؟😏یا اصلا میگذار...
خون دل ها خوردم و بازیچه ی دنیا شدم ای خدا رحمی براین آواره ی تنها بکن...
در یکی از نامه هایش نوشته بود :دوست داشتن را از خدا یاد بگیر هوا که سرد میشود پیراهنی از جنس خورشید برای زمینش می بافد سحر غزانی...
سرزمین من تاریک شده..یا سفید..رنگی نیست..نمی بینم..آدمها رنگهای مرا دزدیدن..تنها رنگ من خداست...
دلتنگمدل تنگ کوهستان،صخره،برف،یخ،رودخانه،دل تنگ تو ای همنورد،دل تنگ خدا که چقدر به من نزدیک است..صدایم کن ..جانم بده تا جان دهم برایت...
مرا که غرق در تماشای گنبدهای فیروزه ای بودم به آسمانی فیروزه ای تری برد آن غریبه... چگونه ؟گفت اعجاز خدا را می بینی ؟! من از خدا خواستم باز امروزم که رنگ دلتنگی گرفته یک فراموشی یهویی مثل همان روزی که تو را دیدم، غرق در هنر دست بشر بودی و من غرق در تو شدم، برایم تدارک ببیند ..که باز تو را همان لحظه به من نشان داد ...باورت بشود یا نشود در اعماق وجودم تنها این لحظه به هیچ چیزی فکر نمی کنم...کاش تو هم ......من در دلم گفتم کاش کسی هم در ...
درد عشق تو کشیدم که شدم بعد تو اینگونه گرفتاربعد تو همدم و یار دله خسته شد سیگارآنچه از عشق تو در خاطر من ماند چه بود؟قلب من در انتهایش آخِرم عشق تو را باختِ بودکاش یادی بکنی از من عاشق تو ای جان تنمشاید این قلب مرا یاد تو آرام کند ❣️رقیه سلطانی...
قسم به صدای نفس های خاموش میانبرگ های سبزلا به لای همین آینه های به بهار نشسته زندگی از نو شروع میشودنگران زرد رنگی های نیامده نباش...
فرشته مرگ امروز سراغ آدم های دیگه رفتو خدایی که از روزهای خوبش نا امید هستیمبه من و تو دوباره بیست و چهار ساعت فرصت زندگی دادحداقل با طلوع دوباره ات ثابت کن لایق این نفس کشیدن بودی...
میدونی چرا خدا ،تنه درخت رو قهوه ای و برگ های اون رو سبز آفرید؟تا بهت بگه تو با خال های قهوه ای رنگِ صورتت و چشمِ سبزِ گیرات ، دلیل نفس کشیدن خیلی هایی:)🤞🏻🌱غزاله ذاکری...
اگه انقدری که دلواپس حرف مردم بودیم ؛نگران نگاه و حضور خدا ،توی لحظه هامون بودیم ،قطعا وضعمون خیلی بهتر از اینا بود !...
همانجا که آدم ها مرا رها کردندهمان لحظه ها که به شانه امن آنها نیاز داشتمآن دم که کسی نماند و تو ماندیان هنگام فهمیدم و تو همچنانخدای قدر مطلق منیدوستت دارم خداوندا......
می شنوی ؟صدای قدم هایش است گوش هایت را نیز کن تا بشنوی آن آهنگ خوش آمدنش را و دل را پاک کن تا لبریز شود از شادی آمدن او...
بر کوی و برزن میخانه گشتم هیچ نبود تو آن مستی مایی اگر مستانه نبود...
همونجا که به ته خط رسیدی؛ ناامیدی همه وجودتو گرفتهنمیدونی با خودت چندچندیخدا داره نگات میکنه ببینه کِی صداش میزنی بیاد دستتو بگیره...صداش کن رفیق ،بذار کمکت کنه .. |صاد.میم|...
هر دم که ساز خواهش دل پر صدا شد تیر های مشکل ساز یاس آلود رها شدپس قلم توکل گرفتم و جرئه ای دوات صبر خواستم تا قلم زنم که چگونه نقشه برآب نقشه ی تیرها شد.زینب ملائی فر...
هجوم غم آمد شدی دلسرد!جهانت اگر شد سراسر درد به مو می رسد قصه اما نه!خدا ناامیدت نخواهد کرد!▫️شاعر: سیامک عشقعلی...
بخاب ماه من ارمیدنت را با نور ماه تماشا کنم در سکوت و ارامش شب بیارام ای که ارامشت خواهش من از رب دل طوفانی ات را ب ابرهای اسمان بسپارخدا ان طرف تر از ابرهاست طوفانت را رام میکند و صبحدم نسیمی ارام ب ما میدهدسارا عطاریه...
بادآسمانابر،نخلغروبخوزستانو واژه هایی که هر کدامشان یک داستان را روایت میکنند.اذانمانند شیپور اسرافیلدر آسمان صدا میکند.اینجا دروازه ی بهشت به روی همگان باز است.خورشید به خواب رفتو ماه بیدار شدانعکاس نورِ هم زمانِ خورشید و ماهآیینه ی حیات را به رویم گشود.من خودم را در ستاره ی مجاور بر اتصالِ خورشید و ماه میبینم.راستیکبوتران به کدام سو پرواز میکنند؟...
در کوچه های بن بستِ ناامیدی، خسته و درمانده، به دنبال راهی میگشتم تا بتوانم ادامه دهم!پیرمردی را دیدم که فانوس بدست داشت! مقابلش ایستادم، و او ..... به من لبخند زد ! باران بارید و سیاهی غم از وجودم شسته شد!انگار کسی سبدی پر از شاتوت های شسته شده به من هدیه داده است و من ..... همان لحظه از لذت خوردن و بوییدنش سیر نمی شدم .....نوری دیدم !! به دنبالش رفتم!!!جاده هموار بود، باز بود؟!دویدم و به نور رسیدم، خواستمش با تمام وجودم خواستمش که...
اونجا ڪہ خدا میگہ: قالَ لا تَخافاً، إنَّنِی مَعَکُما أسمَعُ وأری «نترسید؛ خودم هواتونو دارم..!» چقدر دل♡ آدم قرص میشه!!!:)...
زندگی آنقدر بالا پایین داره که گاهی با خودت میگی آه خسته شدم کی قرار تموم میشه هیچ وقت با خودت این فکر رو کردی چرا داری این حرف و میزنی؟یه نگاه به خودت و زندگیت کن ببین چیا داری که بقیه حسرتشو میخورن بعد یه نفس عمیق بکش و نگاه کن به اون بالا به اونی که همیشه هواتو داره یه لبخند خوشگل روی لبات بیار و بلند بگو مرسی بابت همه چی و مطمئن باش همه چی عالی تر از اونی که هست میشه...
برایم مهم نیستاز بیرون چگونه به نظر می آیمکسانی که درونم را می بینندبرایم کافی اندبرای آنهایی که از بیرون قضاوتم میکنند حرفی ندارمبا خود می گویمبگذار همان بیرون بمانند...
دردم دوا کنبر در میخانه من کردم نگاهیدیدم آنجا عاشقی رو به خداییگفت ای معشوق من تا کی جداییمن که تنها مانده ام بر این دوراهیخانه و کاشانه را کردم فراموشآتشم خاکسترم را کن تو خاموشحال و روزم را ببین دیوانه گشتمچند روزیست خانه و آن خانه گشتمیا بیا ساقی بشو روزم به راه کنیا اگر دیوانه ام دردم دوا کن...
در انتهای تمام نا امیدی هایم، به نقطه نوری رسیدم که وقتی واردش شدم، خدا آنجا بود!در نهایت تمام محبت هایی که حقم بود و دریغ شد، به قسمتی از زمان رسیدم که خواستنم فقط .... محبتِ خداوند بود !می دانم آسانی ، زودگذر استمی دانم این دنیا، دنیای مطلق ها نیست !!می دانم تنها خداست که اول و آخر از اوست....اما راستش... گاهی غافل می شومخب چه کنم ؟! انسانم و انسان.... چقدر فراموش کار است ... آه ... آه از این غفلت!من خدا را در اوج نا...
میگن خدا حواسش به همه هستبه خندهامون به دلامون ، دلایی که با کوچیکترین چیزا شکسته میشن به قشنگیایی دنیا که یه وقت کم نشن به زشتیایی دنیا که یه وقت با قشنگیایه دنیا قاطی نشن به چشامون که فقط از سر شادی ببارنبه جیغامون که از هیجان شادی کشیده شن حتی به حرفایی که ذهنمون بوده و اصن به زبون نیوردیم ترسیدیم بگیمشون و این خداست که چه ادما رفتن چه موندنچه بد رفتاریا که نکردیمولی خدا موند پشتمون مسخرمون کردن خندیدن بهمونبی اهمی...
بودنت، من را شرمنده ی خدا کرد...
بین اقبال منو قسمت او کاش خدا گرهی سخت بیندازد و بازش نکند...
ماه کامل به تو خیره میشوم مناجات میکنمخدایا شکرت برای خودت خدایی چنین زیبا دارمتمام زیبایی آفرینش در تو توصیف میشودکاش همه تو رو شناخته بودن با تو بودن یعنی زندگی پر از عشق و آرامش دنیای پر از عشق و آرامش...
در آسمان دو چیز افسونم می کند آبی بیکران و خدا آن را می بینم و می دانم که نیست او را نمی بینم و میدانم که هست...
دو رکعت نماز عشق میخوانم به قربت تودر قنوتش دعای دل می نوشم سجده بر خدا میکنم تشهد و سلامم رارو به آسمان عشق می پاشم...