متن دلنوشته خاص

نگاهش داشت می گفت دوستت ...
که ناگهان برق گوش هایم رفت
هیچ گاه نفهمیدم دارد یا ندارد !

شیوا احمدی الف

هرگز نباید بخشید، کسی را که به دروغ تو را کنارِ دلش نگه می دارد! و با تو عاشقانه رفتار می کند تنها به این خاطر که این روزهایش خالی از آدم است.

حواست هست چندوقت است ک حال ِ مرا نپرسیده ای...؟!
مگر یک احوالپرسی ساده چقدر زمان میبرد؟!
بیا و بپرس حالت چطور است؟!و من باز هم تمام درد ها و غمهایم را پشت چهره خندانم پنهان کنم و بگویم ؛خوبم جانا...:)
و تو هیچوقت نفهمی ک پشت آن خوبم گفتن...

دیده ات فروزان از کنج غم و اندوه دلم
تا چه روی نگاه پشت ره توست از تنم
هر آن جا رود خورشید دل آفتابگردان می رود پی اش
امان از لجبازی خورشید می کِشد ریشه از وجود زنده اش
گاه خیره و مبهوت به دل آفتابگردان
گاه آفتابی و...

زندگی عزیزم!!
امروزهم هرچقدکه دلت میخاهد سعی برمین زدنمان داشته باش.
ولی فراموش نکن ما ادم زمین خوردن نیستیم...
متن کیاناکریمی

"گاهی وقتا لازمه برای اینکه چیزی و به دست بیاری از چیز دیگه ای دست بکشی..
این جمله رو بارها و بارها از خیلی ها شنیدم و دست آخر
بهش عمل کردم
من برای به دست آوردن تو
قلبم
روحم
و فکرم رو از دست دادم
برای کنار تو بودن...

چقدر عبرت در عروسک هاست..!
و ما از عروسک کمتریم، آنها مرده بودند و زندگی میکردند ...
ما زندگی میکنیم و مرده ایم !

در قمار زندگی ،منطق که حاکم می شود!

شاهِ دلها هم که باشی

عاقبت بازنده ای

دل های شکسته زبان خاصی دارند که در چشم هایشان است اما تنها توسط کسانی که همان درد را دارند خوانده می شود.

یلدا حق وردی

یادمان نمی رود چقدر به فکر ما بودید!
یادمان نمی رود چقدر عزیز از دست دادیم، چقدر ترسیدیم و چقدر محدود و منزوی شدیم و شما چقدر عین خیالتان نبود!
یادمان نمی رود چقدر مقصر بودید و چقدر کوتاهی کردید. که لبه ی پرتگاه مرگ بودیم، طناب هم کنار دستتان...

و گناه ما این بود که عشق اولشان نبودیم...
برای همین چشم هایمان به نظر زیبا نمی آمد
و بدخلقی هایمان روی چشم های کسی جانداشت،
برای بودن و ماندنمان زمین را به آسمان ندوختند
و هیچ کاری برای ثابت کردن دوست داشتن هایشان انجام ندادند،
تار موهایمان قافیه ی...

بعضی آدما موندنی نیستن،،هرچقدم بخوای خودتو بخاطرشون ب آب و آتیش بزنی باز ی بهونه ای برا رفتن دارن،،اما خدا نیاره اون روز رو ک بخوان یهو برن،،،من میگم هیچ رفتنی مث یهویی رفتن آدمو زمین نمیزنه...و اونجاس همش ی سوال تو ذهنت اکو میشه،ک چرا یهو رفت؟!
و اون...

آدما رو یهویی ترک نکنین،،یهویی احساساتشون رو نادیده نگیرین،،،شاید با همین یهویی رفتناتون کاری کنین ک دیگه نتونن ب کسی اعتماد کنن و یاشاید همیشه چشم انتظار برگشتنتون بمونن..!:)



ماه نوشت🌙

خیلی سخته بیاد ناشناس بت پیام بده و بگه؛منو نمیشناسی ک درسته؟! وتوام برا اینکه  بتونی بیشتر کنار خودت داشته باشیش،تظاهر کنی ک نمیشناسیش،،،واونم بیشتر از قبل با حرفاش دلتو بشکنه و بذاره بره...:)



ماه نوشت🌙

کاش میشد در چشمانِ مرگ خیره میشدم و دوستت دارم میگفتم.!



متن از مبینافرزاد

عشق، تنهایی، شوق، غم، خوشی، زیبایی...
بعضی واژه ها چهره ندارند، جسمیت ندارند، به چشم دیده نمی شوند و فقط توی ذهن ماست که معنی پیدا می کنند... "عشق" برای من یک شکل است، برای دیگری یک شکل دیگر... "تنهایی" برای من یک معنا دارد، برای دیگری معنایی دیگر. به...

ماه به من گفت:«
چرا دوستی که یادی ازت نمی کند را فراموش نمی کنی؟
به ماه نگاه کردم و گفتم:«
مگه تو وقتی نمیدرخشی؛
آسمان تو را فراموش می کند!!!!

عصبانی شید...بد اخلاقی کنید...هرکاری دلتون میخاد بکنید...ولی هیچوقت کاری نکنید که آدم حس کنه اضافیه...حس اضافه بودن گند ترین حس دنیاست...اگر جایی هم حس کردین اضافی اید ، از اونجا برید...حتی اگه خونه خودتون باشه...!

حالم گرفته
از این \ دنیایی\ که
\ آدم هایش\ همچون
\ هوایش\  ناپایدارند
گاه آنقدر پاک
که باورت نمیشود
گاه آنقدر \ بی معرفت\
که نفست میگیرد...🖤

در عکس هایش که برایم می فرستاد
همیشه تنها بود
در خیابان
پارک
خانه
فکر می کردم بی من
هرجا برود تنهاست
و من
چه ابلهانه
عکاس را ندید می گرفتم.

زندگی یعنی تقابل احساسات ،تقابل بین غم وشادی ،ازیه طرف ماشین عروسی رامیبینیم ،ودرطرف دیگرخیابان نعش کش بهشت زهرا را

دوست عزیز البفبای غربت را درشهر غریب جستجونکن،
هرگاه که عزیزت نگاهش را به دیگری دوخت ،انگاه تو غریبی

زندگی مثل بازی شطرنج میمونه ،تاوقتی که بلد نیستی همه دوسدارن بهت یادش بدن،اما همین که یادمیگیری همه دوست دارن شکستت بدن

خودم را در میان کتاب ها گم میکنم
تا ندانم چه می گذرد
که دانستنم جز فریادی گلو پاره چیزی ندارد
با چشم های باز گوش ها را بسته اند
خودم را در میان کتاب ها گم میکنم
در سال هایی دور ...
سال های کودکی ...
سال هایی که...