متن دوستت دارم
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات دوستت دارم
یه چیزایی هم هست
که شاید هیچوقت نفهمید!
مثل اینکه یه نفر چقدر
صداتونو گوش کرده،
چقدر عکساتونو نگاه کرده،
چقدر دوسِتون داره یا اینکه
چقدر بهتون فکر کرده...
شعرهایم
دوست داشتنت را فریاد میزد
و تو نمیشنیدی...
مأوا مقدم
دوستت دارم
دوستت دارم
دوستت دارم
از وقتی مو شانه کرده ای
نمی دانم شب هایم کجاست
از وقتی خنده پشت لب کرده ای
نمی دانم روزهایم کجاست
از وقتی ساعت دست کرده ای
نمی دانم چند سالم گذشته است
صبر کن...
قبل از آنکه
قاب را
پنجره را
آسمان...
درد من این است
آنقدر دوستت دارم، که اگر بگویی:
فراموشم کن!
نمی توانم دلت را بشکنم!
شعر: تنها محمد (شاعر کورد ساکن ولز)
برگردان: زانا کوردستانی
«دوستت دارم!»
شیرین ترین لالایی ست
برای ادامه دادن
من هنوز
عاشقانه
بیدار هستم
در خوابِ زندگی،
کنار تو!
▫️سیامک عشقعلی
گفتی دوستت دارم
و من آن را ...
به هزار و یک زبانِ
ناموجود دنیا ترجمه اش کردم
رعنا ابراهیمی فرد
توو اقیانوس چشمات غرق عشقم
تو می خندی، خوشی آغاز می شه!
صدام کن بشکفم! زیبا شم از نور!
صدام کن از همیشه تا همیشه!
صدام کن تا جنونم گُر بگیره
صدام کن تا که تفسیر تو باشم
صدام کن تا وفور بوسه تا عشق
می خوام هرلحظه درگیر تو...
تا تو باشی در کنارم من خیالم راحت است
زندگی دور از تو مثل زندگی در غربت است
طرح زوج و فرد چشمانت عذابم می دهد
جمعه ها اما ترافیک نگاهت خلوت است
از چکاب آخرم خیلی تعجب می کنم
جای خون در عمق رگ هایم دو سی سی غیرت...
جوری دلم را برده ای با خنده هایت
گاهی برایت می شوم پرپر! چه خوب است!
ای کاش می دیدی خودت را از دو چشمم
دنیا ندارد از تو زیباتر! چه خوب است!
▫️شاعر: سیامک عشقعلی
کنارت سبزم از لبخند و بوسه
نمی شناسم غم و دلواپسی رو
من انقد دوستت دارم که چشمام
نمی بینه توو دنیا هیچکسی رو!
سیامک عشقعلی
با تو بودن حس خوبیه
انگار که شراب صد ساله نوشیدم
شاد و خندام همش
در ذهنم در دلم حرفایی پر از عشق تو شده
که خودت هم نمیدانی که چقدر دوستت دارم
الهی که بمانیو برای هم صد ساله شویم.
عروس شعرهای من
دوستت دارم است
که تنها محرم چشم های توست
با عشق بخوان
و با مهر در آغوش بگیر
ای تنها دلیل زندگی ام
دوستت دارم
مجید رفیع زاد
چشمه ی عشق
چشم های توست
آنگاه که از زبانم
دوستت دارم را می شنوی
و پهنای صورتم آبشار اشک
وقتی که
لبخندت را می بینم
مجید رفیع زاد
می گویم دوستش دارم.
ذوق زده می شود.
نه اینکه بخندد؛
ضربان قلبش از روی پیراهن دیده شود؛
یا حرفی بزند.
اما چشمان آبی رنگش آنچنان می درخشد،
گویا نور طلوع خورشید روی آب دریا افتاده است.
من می دانم که این برق نگاه
از هزاران دوستت دارمِ متقابل،
واقعی...
وصله ای جانِ دورِ من
شاخه هم خون جدا مانده ای من
کاش مرهمی بودم لای پارچه ای به دور زخم دستانت .
دوستت دارم
بیشتر از وسعتِ دیدِ چشمانت، نزدیک تر از روزنه های پوستت!:)
مهدی قربانی زیناب❤️
:
اگر
آخرین حرفم
دوستت دارم نباشد
زیستن را
اشتباه کرده ام