شعر کوتاه عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شعر کوتاه عاشقانه
آرام بیا!
پاورچین، پاورچین
پنجره را
نیمه باز می گذارم
تا کسی نداند
ماه مهمان من است
رضا حدادیان
لشکر چشمان تو
تا بُن دندان مسلح
و من
سربازی تنهایم
رضا حدادیان
لب فروبند !
یک جفت قناری
در چشمت
آشیان کرده است.
رضا حدادیان
کبوتری خیسم
که از طوفان...
اگرچه باورش سخت ست، اما،
جزیره ی شرجی آغوشت
با هیچ کرانه ای
--قابل قیاس نیست!
لیلا طیبی (رها)
عاشقانه هایم را
یاوه می خوانی...
مگر،،،
مقدس تر از دوستت دارم،
داریم؟!
-لیلا طیبی (رها)
ماه را؛
من بر می دارم،
و تو،
سبدی ستاره بچین
در وعدگاه
به کارمان می آید!
لیلا طیبی (رها)
آغوشت کپری ست،
در گرمای تابستان!
***
آی ی ی
چه مطبوع ست مرداد ماهِ آنجا.
زانا کوردستانی
ای که چون آفتاب
هر صبح
می تابی از پنجره آرزوهایم
بر باغ خزان زده ی دل بی قرارم
بیا
و چون بهار باش
تا با آمدنت
شکوفه بزند
بر سرشاخه های تنهایی
لبخند بودنت
-بادصبا
عطر آمدنت
می پیچد
لابلای برگ درختان باغ
و سرمست
قمریان سرخوش
همراه با نسیم زیبای بهاری
به رقص می آورند
شاخه های
تک درخت خیالت را در کنج باغ آرزوها
-بادصبا
چشمهایم
در انتظار دیدارت
تا ابد بیدار می ماند
چرا که عشق
در قامت نامت
آشکار گشته است
چون خورشیدی تابنده
چگونه بی تو باشم
تویی که
چون باران
باریدی
بر شب بوهای باغچه ی دل
و عطر حضورت
پیچید در کوچه ی دلتنگی ام
-بادصبا
غروب ِ که،
در شهرم ریشه می دواند؛
بذرِ خیالت را می پاشم...
***
حالا،
--دارمت!
-لیلا طیبی (رها)
قلبم،،،
با هر کوبش-
نام تو را جار می زند!
لیلا طیبی (رها)
به زیبایی یک زن
و به درخشش آفتاب
با حواسی پنج گانه
زنانگی ام را در چشمانت شعر می کنم
تا کلمات در دهانت به رقص آیند
و بر زبانت
جاری شود نامم
چون عاشقت شدم،
دنیا را به چشمانت دیدم
زمزمه و صدای نفست و
کوچه ای که همیشه تو از آن گذر داری
میعادگاه آرزوهایم شدند...
-نامق هورامی
-برگردان شعر: زانا کوردستانی
حالا که دارمت،
خوب خوب می دانم
سختی های زندگی،
شیرین می شود با حضور تو...
نامق هورامی
برگردان شعر: زانا کوردستانی
ولنتاین
پیاده روی های غروب گاهان است،
وسط پارکی شلوغ،
یا که نوشیدن قهوه ای به رنگ چشمانت...
-نامق هورامی
-برگردان شعر: زانا کوردستانی
آغوشت به من آموخت،
می شود میان بازوانم، محاصره نمایم،
گذرگاه آزادی را...
-نامق هورامی
-برگردان شعر: زانا کوردستانی